پس از مرگ نابهنگام پدربزرگش گاس، شان سیزده ساله به خواسته های والدینش توجهی نمی کند و با سگش رایلی سفری بزرگ به طبیعت را آغاز می کند تا خاکستر پدربزرگش را از یک کوه دورافتاده پخش کند.
«دیمین» و «لیتو» بار دیگر باید با همکاری صلح را به بخشی از شهر که توسط پنج سردسته متفاوت از تبهکاران اداره می شود برگردانند، وگرنه ماموران دولتی تصمیمی بیرحمانه خود را برای حل این ...