پس از گذشت پنج سال از ناپدید شدن اسرار آمیز شوهرش در قسمت اول، آن زن دیگر امیدش را از دست داده و با یک فرد ثروتمند وارد رابطه احساسی می شود تا بتوانند با ...
شیوام پاندیت یک سبک زندگی بیپروا و بیایمانی دارد، او زیردست یک گنگستر بزرگ است و کارهای او را انجام می دهد که از جمله آن ها می توان به آدم کشی اشاره کرد. اما ...
سیدارت و سونیا با خوشحالی با یکدیگر ازدواج کرده اند تا اینکه آنا وارد زندگی سیدارت می شود. وقتی آنا کشته می شود و سیدارت خود را در مشکل عمیقی می بیند، اوضاع بدترین شکل خود را می گیرد...
Madhav با یک دختر به نام Riya ملاقات میکند و در عشق فرو میرود. پس از تلاش برای اینکه او را متقاعد بکند دوست دخترش شود، Riya قبول میکند که “نیمه دوست دختر” او شود.
مردی که اکنون به یک خلافکار بزرگ تبدیل شده و فقط مواد مصرف میکند یاد گذشته اش می افتد که چه جوان عاشق و ساده ای بود دلیل تمام دیوانگی های او کشته شدن عشقش ...
۱۸ سال پیش خانواده ی Darr متشکل از Pushkaran و پسرش، کونال، مجبور به ترک کشمیر توسط تروریست ها می شوند وبه بمبئی می روند و در یک اتاق کوچک زندگی می کنند.کونال در اینجا رشد می کند و در اثر حادثه ای غم انگیز پدرش را از دست می دهد. در مراسم ختم بستگان از وجود زنی به نام رنوکا به کونال خبر می دهند می دهند. کونال برای دیدن او به سفر می رود و حوادث پر ماجرای داستان با این سفر آغاز می شود.
راهول خواننده ای است که به خاطر اعتیاد به الکل تمام طرفدارانش و شهرتش را از دست می دهد. اما او تصمیم می گیرد دوباره برخیزد و اینبار به یک ستاره تبدیل شود...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...