وقتی آقای هریگان می میرد، نوجوانی که با او دوست شده بود و کارهای عجیب و غریبی برای او انجام می داد، تلفن هوشمندش را قبل از دفن در جیب خود می گذارد و وقتی جوان تنها پیامی برای دوست مرده خود می گذارد، از دریافت پیامک برگشتی شوکه می شود.
پلیسی به نام «جو دیکن» ملقب به «دیک» برای جمعآوری مدرک به لسآنجلس فرستاده می شود, اما درگیر یافتن قاتلی می شود که شهر را وحشتزده کرده. گروهبان «جیم بکستر» تحت تأثیر مهارتهای پلیسی دیک قرار میگیرد و به صورت غیررسمی به او کمک میکند.
در سال 1836 ژنرال "سانتا آنا" و ارتش مکزیک در تگزاس پیشروی می کنند.برای متوقف کردن او،ژنرال "سم هیوستون" باید زمان کافی داشته باشد تا بتواند ارتشش را نظم دهد.برای بدست آوردن این زمان او ...
داستان فیلم در مورد "ری کراک"، مغز متفکر بزرگترین رستوران زنجیرهای دنیا، یعنی «مکدونالدز» است. او با جاه طلبی، دانایی اقتصادی و پشتکار خود، ریچارد و موریس مکدونالد را ترغیب به بنیانگذاری این مجموعه عظیم ...
این فیلم درباره شخص والت دیزنی هست که در سال 1961 تلاش زیادی می کند تا داستان « مری پاپینز » را به سینما بیاورد و در این راه باید نظر نویسنده سخت گیر کتاب ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...