در پایان قرن نوزدهم، در یک روستای کوچک ایتالیایی در مجاورت یک دریاچه، مجسمه ای باستانی کشف شد. پس از مدتی یک سری جنایات به وقوع پیوست و مردم خرافه پرست روستا بر این باور شدند که این مجسمه حامل یک نفرین باستانی می باشد.
دوک گاگلیاردو دلا فورکولتا، بی پول و متخصص در مسابقات اسب دوانی، متوجه می شود که دختری به نام اما مارینی دارد که در یک بار کار می کند. دوک تصمیم می گیرد در یک برنامه مسابقه تلویزیونی شرکت کند تا...