"تاد" مدیر و دوست قدیمی "رایان بنکز" به ایده ای نزد او می آید مبنی براینکه برای بهبود دید مردم نسبت به او،در یک شوی تلویزیونی به صورت مجردظاهر شده و با دختری قرار عاشقانه ...
پائولین میچل یک زن موفق تجاری است، اما وقتی شروع به جابجایی چیزها می کند، زمان را از دست می دهد و همسرش هارون را نمی شناسد. پائولین می ترسد که آلزایمر، بیماری که مادرش را کشته، به ارث برده است.