جان و کارل یک شرکت کوچک انتشاراتی دارند. یک روز جان با شاعر کلارا که به تازگی اولین حضور خود را انجام داده و نامزد کلارا استیگ آشنا می شود. جان و کلارا عاشق یکدیگر می شوند و او ...
پترسون و بندل هر دو فرسوده و از کار افتاده شده اند. علی رغم این تصمیم آنها برای شروع به تجارتی برای ثروتمند شدن می کنند. آنها بی تجربه هستند و با کلاهبرداری و بهره برداری سعی در پیشبرد اهداف خود را دارند.