ها-هیو و جیا-مون در دانشگاه، دوستان بسیار صمیمی و نزدیکی بودند اما پس از اینکه هردوی آنها عاشق یک دختر شدند، مسیرشان را از یکدیگر جدا کردند. از آن زمان تا به امروز، هیچ دیداری بین این دو دوست قدیمی صورت نگرفت.
داستان یک استاد اهل پکن که برای تشییع جنازه یکی از دوستانش به مکان هایی که خاطرات تلخی را برایش تداعی می کنند، بازمی گردد. با تأمل در گذشته، او با یک صاحب چای فروشی روبرو می شود.
داستان این فیلم در مورد یک دختر است که از سه مَرد بیمار مراقبت میکند، مردها دختر را برای خود میدانند تا اینکه روزی یک مَرد جوان وارد زندگی آن دختر میشود و...