آرتورو یک فروشنده بی پروا آثار هنریست و رنزو، نقاش و دوست دیرینه اوست که از لحاظ اجتماعی افتضاح است. او ریسک بزرگی را قبول میکنند و برای خود برنامه ای افراطی و مضحکانه ایجاد می کنندکه خودشان را نجات دهند.
لوئیس تورنته اکنون به ماربلا رفته است تا به تحقیقات مخفیانه خود در مورد پول هایی که کشف کرده بود ادامه دهد، در همین بین به فردی بر میخورد که نقشه نابودی شهر را در ...
"چیکو" یک نوازنده جوان پیانو با رویاهای بزرگ است."ریتا" خواننده ای زیبا با یک صدای خارق العاده است.موسیقی و عشق آنها را به هم می رساند اما سفر آنها به تصنیفهای سنتی لاتین همراه با ...
پس از بیست و پنج سال، سیلوا سوار بر اسبی از صحرا می گذرد تا دوستش کلانتر جیک را ببیند. آنها جشن میگیرند، اما صبح روز بعد جیک به او میگوید که دلیل سفرش رفتن به خاطره دوستی آنها نیست.
استرلا تنها یک نوجوان باهوش و دانش آموز خوب است که در مدرسه طرد شده است. او بیشتر وقت خود را به تنهایی در مدرسه یا در خانه می گذراند و کتاب های ترسناک می خواند یا فیلم های ترسناک تماشا می کند، در حالی که مادر بیوه اش آنجلا به عنوان یک ...
در سال 1985، در یک شهر ساحلی، پتی، تیتو، یوجنیو و مونی با زنی که مانند بابا نوئل لباس پوشیده و در جنگل به دام افتاده، برخورد می کنند. در حالی که پسرها برای درخواست کمک به کلانتری می روند، ...
برف سیاه ، فیلمی جنایی و مهیج به کارگردانی مارتین هودورا هست. در این فیلم ریکاردو دارین بازیگر معروف آرژانتینی به هنرنمایی میپردازد. در خلاصه داستان این فیلم آمده است ، سالوادور که متهم به ...
زن باردار جوانی به نام میا با پنهان شدن در یک کانتینر دریایی در یک کشتی باری از کشوری در حال جنگ فرار می کند. پس از طوفان شدید، میا کودک را در حالی که در دریا گم شده به دنیا می آورد، جایی که باید برای زنده ماندن بجنگد.
در اواخر دهه 60، "استفان بروکنر" آلمانی پس از فارغ التحصیلی در رشته ریاضیات، بدون داشتن پولی تصمیم می گیرد به پاریس برود. او با "چارلی" در بین راه آشنا شده و همراه او به ...
مادرید، قرن هفدهم. "آمبروزیو" که در مقابل در یک صومعه رها شده بود، توسط یک راهب بزرگ می شود. پس از اینکه خود تبدیل به یک راهب می شود، به واعظی بی نظیر بدل شده ...
فیلمساز "آلوارو لانگوریا" با دسترسی های محدود به کرهی شمالی می رود تا نشان دهد این کشور به راستی چگونه است و چه تفاوت هایی با تصویری که غربی ها از آن ارائه داده اند ...
بنی به بوینس آیرس سفر می کند تا برادر گمشده اش را که روزگاری نویسنده ای متعهد بود پیدا کند.او متوجه می شود که نوشته های جدید برادرش حاوی جواب برای گذشته آنها و تازه ...
یک گروه پانک راک اسپانیایی در حین تور دچار حادثهای میشوند. آنها مجبور میشوند شب را در قلعهی وهمآور کنتس فون فلدرماوس بگذرانند، اما خیلی زود متوجه میشوند که مهربانی این خانم مرموز، نقشههای هولناک و خونینی را در سر دارد.
استفان یک دی جی است که مسیر پیشرفت را پیش گرفته. او شهرت زیادی در فضای مجازی به دست آورده است و میزبان یک برنامه ی رادیویی است که شنوندگان زیادی دارد و هر روز بعد از ظهر پخش می شود. او در این برنامه تماس های زیادی از طرفدارانش دریافت می کند. در یک برنامه
"همل" در طول شب به جستجوی بین عشق و رابطه می رود.او را مردان زیادی رابطه داشته و مهمترین فرد در زندگی اش پدرش است.اما وقتی پدرش عاشق دختری جوان می شود همه چیز تغییر ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...