Alejandro and Ana take their family on vacation to a remote island in southern Chile. The tranquility of the trip is disturbed when Nicolás, the local that ferried them across the water, disappears leaving the family trapped.
ایگناسیو و آلخاندرا مستندی درباره کومالاپا تهیه می کنند و در آنجا با خوان ملاقات می کنند. او مردی افسرده است که با ربوده شدن پدرش در طول جنگ زندگی کرده و امیدی به یافتن او ندارد. خوان با حسی تسلیم ناپذیر زندگی می کند.
ساین در حال تعقیب مردانی است که مادربزرگش را به قتل رساندند. او با استفاده از آموزش و دانش خود در مورد طبیعت، میتواند به آنها دست بزند و از توطئهای از یک شرکت مطلع شود که سرزمینهای اجدادی مردمش را تهدید میکند.
پابلو را دنبال کنید، بازیگر جوانی که آرزوی بازی در یک فیلم را دارد، اما برای پرداخت قبوض باید به عنوان یک بیمار شبیه سازی شده در دانشکده های پزشکی و در جلسات عجیب و غریب درمان های جایگزین کار کند.
پاتریسیو گوسمان بیش از چهل سال پیش، هنگامی که ارتش شیلی، دولتی که به انتخاب مردم روی کار آمده بود را کنار زد و به عنوان دیکتاور در راس امور قرار گرفت، شیلی را ترک کرد اما او همیشه کشورش، فرهنگش و وطنش را به یاد داشت.
مائوریسیو یک غریق نجات است که سعی می کند از قرار گرفتن در آب دوری کند، او معتقد است که یک حرفه ای خوب اقدامات پیشگیرانه را برای جلوگیری از غرق شدن افراد انجام می دهد، بنابراین سعی می کند همه چیز را طبق قوانین خود اجرا کند. ...
برونو، معماری با زندگی عالی، برای ساخت یک بنای نمادین استخدام میشود و در حالی که با یک معلم تاریخ همجنسگرا به نام فر همکاری میکند، یک عشق غیرمنتظره و شدید شروع به شکوفا شدن میکند.
ویکتوریا به اینترنت و کار معتاد است و با بچه های نوجوانش که با پدرشان زندگی می کنند، روابط بدی دارد. زندگی او زمانی تغییر می کند که فرزندانش برای چند روز به آنجا می آیند و طوفان خورشیدی باعث قطع اینترنت جهانی می شود.
ریکاردو دختران خود را به یک دریاچه در جنوب شیلی برده تا به خانه خود ببرد. در حالی قایقرانی، آنها یک قایق در حال غرق می بینند، اما از کمک به مردم دریغ می کنند و ...
ماریو یک ماهیگیر جوان است که آرزو دارد شاعر شود. زمانی که نویسنده افسانه ای پس از تبعید از شیلی به آنجا نقل مکان می کند، او به عنوان پستچی برای پابلو نرودا شغلی پیدا می کند.
این درام روایتگر داستانهای جوانی کارگر به نام آندرس میباشد که به عنوان مامور شیفت شب، در کارخانهای فعالیت میکند. فشار بیش از حد کاری، سبب شده که آندرس رویاهای نوجوانی و راه اصلی خود را فراموش کند اما ....
امیلیا به دنبال برادر گمشدهاش به خوابگاه عمهاش اینس واقع در مرز آرژانتین و برزیل میرسد. در این جنگل سرسبز، به نظر میرسد یک جانور خطرناک که به شکل حیوانات مختلف در آمده، در حال پرسه زدن است.
Nahuel is a curious boy who has a deep fear of the sea. One day, he come across a mysterious book that seems to be the solution of his trouble. What he doesn't know is the book is really magical, and Kalku, an ambitious warlock is after it
در طول یک سال، پریمرا داستان قیام اجتماعی را روایت می کند که به یک جنبش سراسری تبدیل شد و با همه پرسی تاریخی که راه را برای نوشتن قانون اساسی جدید هموار کرد به پایان رسید.
داستان دانش آموزی که با دوست پسرش به جزیره دورافتاده پاتاگونیا در جنوب شیلی سفر می کند تا ارتباط بین تعداد بالای جنایات جنسی و افسانه هایی که این مکان مرموز را احاطه کرده اند را بررسی کند.
یک بازیگر 80 ساله به شهری کوچک واقع در شیلی که دوران جوانی خود را در آن گذرانده بود، باز می گردد تا رویای پدرش را برای ایجاد یک کانال تلویزیونی در مکانی که هرگز تلویزیون ندیده است، برآورده کند.
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...