در این قسمت از ماجراجوییهای رجب، وی به همراه دوستش نورالله، به روستایی سفر میکند تا از خانهی مادربزرگش که به او ارث رسیده، دیدار کنند. طولی نمیکشد که رجب و دوستش از مشکلات مردم روستا مطلع میگردند و ..
An aspiring young rapper living in the Istanbul slum of Karacinar is addicted to a cheap drug, bonzai, which threatens his career ambitions and his relationship with an upper class DJ.
این درام اخلاقی که در طول یک روز پرتنش در یک مدرسه شبانه روزی منزوی می گذرد، مبارزه ناامیدانه پسری برای نجات دوست بیمارش در مواجهه با این بیماری سخت را دنبال می کند.
While both separately living under brutal and demanding conditions of city life, Sevda and Zuhal's paths intersects when Sevda's husband Cezmi starts having an affair with one of his colleagues in hospital, Zuhal. This betrayal is life threatening for Sevda, who considers her marriage and the perfect order of daily life she created as a huge success.
هاندان و کورهان که به 40 سالگی رسیده اند، در محله ای باکلاس در استانبول زندگی آرامی دارند. هاندان سعی می کند خود را مشغول نگه دارد، بی وقفه سرگرمی های جدید را امتحان می کند و روی حمایت کورهان حساب باز می کند.
یک خانواده پس از از دست دادن غم انگیز به شهر مهاجرت می کنند. هنگامی که آنها در زادگاه خود 30 سال بعد مجددا متحد شدند، احساسات و اسرار دردناکی را از بین بردند.
پس از به قتل رسانده معشوق خواهر متاهلش، "یوسف" خواهرش را طوری مجروح می کند که او توانایی حرف زدن را از دست می دهد. پس از تحمل ده سال زندان او به دنبال خواهر ...
It's the 1930s. The Republic Day Ball is in progress in Zonguldak, a coal mining town in Turkey. Among the invited guests are the newcomers to this small and boring town: Halit, an engineer; his gorgeous wife Mükerrem, and Halit's sister and unwanted household member Seniha. During the ball Seniha realizes she would be the one who determines the destiny of beauty.
A News Channel employee Hasret, has been seeing the same nightmare for some time. Through recurring nightmares, a question creeps into her mind: Is it possible that her parents were not killed in a traffic accident twenty years ago but have died in some other, horrific way?
این مستند، منظرهی رویایی و منحصر به فردی از دیدگاه تارکوفکسی را به پردهی نمایش میکشد. اهالیِ یک خانهی بازنشستگی که به انجام فعالیتهای مختلفی میپردازند و قصد دارند که....
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...