یک صاحب زمین ، یک سیاستمدار ، یک کنتس ، یک ژنرال و همسرش در یک منزل بزرگ جمع شده و در مورد مرگ ، جنگ ، پیشرفت و اخلاق بحث می کنند. هرچه زمان می گذرد ، بحث جدی تر و داغتر می شود...
در دير دورافتاده اي در مرز مقدونيه و آلباني، کشيشي جوان (کولن) به دختري (ميتفسکا) که از دست مرداني مسلح گريخته پناه مي دهد. چهره ها: لندن. «الکساندر» (سره بدزيا)، عکاسي معروف خبري و جنگي ...
شوهر فهریجه از زمان جنگ در کوزوو مفقود شده است. او کسب و کار کوچک خود را راه اندازی می کند تا زندگی فرزندانش را تامین کند، اما در حالی که با جامعه مردسالارانه ای که از او حمایت نمی کند مبارزه می کند، با تصمیمی حیاتی روبرو می شود.