داستان روزنامه نگار محقق، مت بلومبرگ، و فعال مسائل اقیانوس، پاول فربر، در مأموریتی خطرناک برای ایجاد منطقه حفاظت از دریا برای مقابله با موج بی وقفه ماهیگیری غیرقانونی در کامبوج.
آنیتا دختر جذابی است که به تازگی به مدرسه جدیدی منتقل شده. بعد از آشنایی استیو با این دختر، دوست دخترش دانا تمام تلاشش را می کند که این دو با هم دوست نشوند.
جوی ویتلو 20 ساله و بی هدف هنوز در خانه با خانواده ایتالیایی-آمریکایی خود زندگی می کند. این جوجه اردک زشت که به عنوان "ترسناک ماری" مورد تمسخر قرار گرفت، تبدیل به یک ...
مرد جوانی که قصد ازدواج دارد با رانندگی برای یک اوباش محلی پول اضافی به دست می آورد اما وقتی کشته شدن این اوباش توسط رئیس رقیب جنایت انجام می شود همه چیز خراب می شود.
داستان درباره زنی به نام لیندی است که دچار یک اختلال عصبی نادر است که باعث می شود تا گاهی خشم، تمام وجود وی را فرا بگیرد و تنها راه مقابله وی با این مشکل، وارد کردن شوک به خودش است و ...
هنگامی که یک ستاره فیلم (میویس آردن) به یک شهر کوچک برای اجرای تئاتر می رود با مرد جوان و جذابی به نام باد نورتون آشنا می شود و مدتی را با او می گذراند. نورتون دوست دختری به نام جویس دارد که به این رابطه حسادت می کند او کسی است که زندگی را برای همه...
هنگامیکه یک هنرمند چینی بانفود و موثر به نام «ما لیانگ» متوجه میشود که پدرش از بیماری آلزایمر رنج میبرد، تصمیم میگیرد تا او را با هدف مشارکت و همکاری، به یکی از جاه طلبانهترین پروژههای ممکن دعوت کند و...
داستان فیلم درباره سه جوان که با ظرافت هنجارهای اجتماعی پیرامون عشق را به چالش می کشند، پذیرفتن اینکه ما چه کسانی هستیم و چه کسانی را دوست داریم و ....
بعد از یک انفجار در زیر دریا نزدیک یک جزیره کارائیب، موجودات ما قبل تاریخی بر سر مردم از همه جا بیخبر خراب میشوند. انسان اولیهی مهربانی که به تازگی از مقبره آبی آزاد شدهاست با یک کودک محلی یتیم دوست میشود. او..
در آینده ای نه چندان دور،دولت بچه دار شدن را برای نسلهای غیر قانونی اعلام می کند.یک زوج که از فرزند رباتی خود خوشنود نیستند،قوانین را زیر پا گذاشته و خود را به دردسرهای زیادی ...
یک کاراگاه سرسخت در اتاق یک هتل واقع در مرکز شهر لس آنجلس منتظر یک گروه از قاتلین کینه توز می باشد. در طول این شب سرنوشت ساز، او درگیر دنیای دختران، اسلحه و پول ...
جوزف کوچر یک فروشنده ی بازنشسته است. او برای این که به خانه ی سالمندان نرود، تصمیم می گیرد خانواده ی پسرش را ترک کند. او سفری جاده ای را آغاز کرده و در مسیرش با یک نوجوان حامله دوست می شود. جوزف به این دختر کمک می کند که فرزندش را به دنیا بیاورد و در این