دو خواهر در یک پرورشگاه، توله سگی را پیدا کرده و پنهان میکنند. وقتی آنها توسط یک زوج در سنترال پارک به فرزندی پذیرفته میشوند، آن را مخفیانه با خود میآورند. حتی در یک آپارتمان بزرگ، پنهان کردن و غذا دادن به یک سگ بزرگ دانمارکی در حال رشد، یک مشکل است.
شرلی مالدونی مصمم است تا به راننده ای حرفه ای در مسابقات اتومبیل رانی تبدیل شود با وجود اینکه هیچ زنی حتی پیش از این در این مسابقات شرکت هم نکرده بود و...
"مکس موریس" کمدینی مشهور که با روابط نامعقولی که اطراف تیم بیسبال پسرش است روبروست،تصمیم می گیرد پدر و مادرها و مربیهای تیم را بهتر بشناسد تا بتواند از آنها برای فیلم بعدی خود الهام ...
زنی در حالی که از دلشکستگیاش بهبود مییابد، سرپرستی سگی را بر عهده گرفته است. وقتی صاحب سگ برای نجات او برمیگردد، جرقههایی به هوا میرود یا این فقط منجر به دلشکستگی دیگری میشود؟
وقتی اسکوبی تلاش میکند در هالیوود موفق شود، اما موفقیت چندانی کسب نمیکند، بقیه گروه سعی میکنند او را متقاعد کنند که به کارتون صبح شنبه عادی خود بازگردد.
در این ماجراجویی جدید که قبل از وقایع فیلم اصلی اتفاق میافتد، هیچ چیز بیشتر از صبح کریسمس مورد علاقهی آدمبدها نیست، زیرا در حالی که همه در خانههایشان مشغول خرید هدایای افتتاحیه هستند، زمان مناسبی برای اجرای سرقت تعطیلات در سطح شهر است. اما وقتی کریسمس به طور غیرمنتظرهای لغو میشود، آدمبدها باید کار غیرقابل تصوری انجام دهند: با دادن به جای گرفتن، حال و هوای تعطیلات شهر را دوباره زنده کنند.
آنیس واردا در اکتبر ۱۹۶۷ برای تبلیغ آخرین فیلمش در سانفرانسیسکو با یکی از اقوامش که قبلاً هرگز اسمش را نشنیده بود، آشنا میشود. این عموی ناشناس در یک قایق زندگی میکند، نقاش است، سبک زندگی هیپی را در پیش گرفته و عاشق زندگی است.
وقتی سه دوست صمیمی دوران کودکی شوخیای میکنند که درست پیش نمیرود، برای خلاص شدن از دردسر، ریکی استانیسکی خیالی را اختراع میکنند. بیست سال بعد، آنها هنوز از ریکیِ خیالی به عنوان بهانهای برای رفتار نابالغ خود استفاده میکنند.
لوسی رابطه پیچیدهای با خانوادهی از هم پاشیدهاش دارد، اما وقتی مادرش در شب کریسمس ناپدید میشود، چه بداند چه نداند، باید خانوادهاش را دوباره دور هم جمع کند.
خانهای لوکس، شوهری خوشقیافه و فرزندانی فوقالعاده. اما همه چیز وقتی به او اتهام مغز متفکر بودن در پشت یک قتل وحشیانه سهگانه زده میشود، فرو میریزد و او دستگیر و جلوی فرزندانش دستبند زده میشود. داستانی گیرا از شور و خیانت، زمانی که زنی برای تبرئه خود و جلوگیری از مجازات اعدام به خاطر جرمی که مرتکب نشده، میجنگد.
داستان گروهی از دوستان را دنبال میکند که در زادگاه قدیمی خود کلبهای اجاره میکنند، اما در آنجا قتلهای وحشیانهای رخ میدهد و آنها هدف بعدی قاتل هستند.
Summary: At Christmas, Grouchy Smurf behaves badly to everyone and it takes the Ghosts of Christmas Past, Present and Future to teach him to appreciate Christmas.
مارگارت به یک گوریل زبان اشاره و غیره یاد میدهد. وقتی صاحب گوریل آن را پس میگیرد تا از نمایشهایش پول دربیاورد، پسر نوجوان سرکش مارگارت آن را میدزدد. آنها راهی یک سفر جادهای به مرز کانادا میشوند.
نمایشنامهنویسی که شروع به فروپاشی ذهنی میکند، نمیتواند تصمیم بگیرد که آیا در مرکز یک طرح فریبکارانه قرار دارد یا صرفاً در حال از دست دادن کنترل خود بر واقعیت است.
"دن کهو" به مزرعه ای که توسط یک زن بیوه و چهار عروسش اداره می شود پای می گذارد.او در جستجوی گنجی مخفی در مزرعه است اما تنها یکی از زنان از مکان آن با ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...