Yui and Ching are heading for holiday. But on the day they depart, Yui's car is stolen, sparking off a quarrel between the two which results in separation. Yui is left alone to travel to the airport. But he then discovers his stolen car in which a bandit named Wah is hiding himself. Knowing that Yui works as a nurse, Wah threatens Yui to treat his injured partner. However, the injured partner dies during the operation. Furious, Wah vows to burn Yui to death.
در طول شیوع اولیه بیماری همه گیر در سال 2020، داستان های به هم پیوسته سه قهرمان زن به طور همزمان در شهرهای مختلف در سراسر چین رخ می دهد. «قهرمان» داستان هایی از عشق، ایمان، شجاعت و قدرت را روایت می کند.
داستان یانگ فن که هنگام تعقیب یک پری دریایی به نام شیائویو به دریا افتاد. یانگ فن عاشق نیمه ماهی، نیمی دختر شد. اما پری دریایی باید خداحافظی کند زیرا او یک دوست پسر نیمه ماهی چون خود می خواهد.
یانگ لی ناوگان سلسله مینگ را به سمت دریای شرق هدایت کرد. ناوگان توسط اژدهای دریا مورد حمله قرار می گیرد، اما یک ناجی به کمک آنها می آید. او پری دریایی به نام شی یین بود. آنها عاشق هم می شوند اما نیروهای تاریک همچنان جزیره را تهدید می کنند.
جیان بی، یک طلبکار بی‌ادعا، باید از خواهرش که به یک بیماری لاعلاج مبتلاست مراقبت کند. برای تأمین هزینه درمان او، او موافقت میکند که تحت یک عمل غیرمتعارف قرار گیرد که منجر به دریافت توانایی به نام نخل بودا میشود. این قدرت فرا انسانی به او کمک میکند تا یک سری آزمایش سه مرحله‌ای را انجام دهد که هر کدام یک ماده مخفی را فراهم می‌کنند که می‌تواند بیماری خواهرش را درمان کند. آیا او قادر خواهد بود این وظایف را انجام دهد و درمان خواهرش را به دست آورد؟
در دوره جمهوری چین، سرزمین توسط مشکلات داخلی و تهاجم خارجی ویران شد. هنگامی که قدرت های خارجی آثار فرهنگی چین را غارت می کنند، لیو یونفی انقلابی مردمی را که قادر به حفاظت از گنجینه هستند گرد هم می آورد.
داستان تاریخی یک دشمن که با هوش و شجاعت یک گروه شجاع فوق‌العاده از قهرمانان معمولی به نام «تیپ راه‌آهن لونان» می‌جنگد که ناامیدانه برای دفاع از میهن خود می‌جنگند.
Su Can, born into a family of officers and had a love for martial arts since he was a child. When he goes to the capital to get the martial arts exam, he gets framed with banned drugs, leading to the destruction of his family.
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده می‌شوند. آنها در وهله اول موافقت می‌کنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)