در نزدیکی باتلاقهای بای دو لا سن، روبروی بندر لو هاور، آگوست مارویلور، یک کشاورز مسن، با کمک خانوادهاش از 400 هکتار زمین کشاورزی بهرهبرداری میکند و با دستی آهنین بر آن حکومت میکند.
مارگو سانتورینی زنی اشرافی در سال 1936 در یونان است که در پی یک رابطه کم عمق بدون عشق با یک نجیب زاده سرگرم می شود، اما به طور غیر منتظره ای عاشق یک فعال سیاسی می شود.
"رزالی" پس از طلاق وقتش را بین خانه مادر خود، برادر و خواهرها، دختر کوچک و "سزار" تقسیم می کند. "سزار" مردی دوست داشتنی است که عاشق اوست. با ورود هنرمندی به نام "دیوید" او ...
عصر جمعه است. تعمیرکار آسانسور ساختمان را ترک می کند و قصد دارد کارش را روز دوشنبه به اتمام برساند. اما غافل از اینکه چهار مرد در ساختمان حضور دارند...
مالگورتزاتا و پل در برلین غربی قرار ملاقاتی دارند تا مدتی را با هم بگذرانند قبل از اینکه او مجبور شود به ورشو برود و او نزد همسر و دخترش بازگردد. این دو با هم حرف می زنند، اختلاف نظر پیدا می کنند، بحث می کنند و...
پاریس منظره شهری بسیار غیرانسانی است که در آن ماشینها، اتوبوسها، ازدحام جمعیت و سر و صدای بیوقفه ترکیب میشوند تا هر گونه فعالیت شایسته و ظریف انسانی را خفه کنند.
مانتابن سال 1944، " جولین دندی " زیر عمل جراحی در یک بیمارستان محلی است. و مردم " مانتابن " از ورود ارتش آلمان ترسیدهاند. او از دوستش " فرانسوا " میخواهد که زن و ...
داستان فرانتس بلوم که در خانواده ای مرفه به دنیا آمد. او جوانی بی دغدغه را رهبری کرد تا اینکه مدتی پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان، توسط پلیس دستگیر شد.
داستان همسر دوم یک نویسنده ثروتمند که شروع به شک کردن می کند که پسر خوانده 12 ساله او ممکن است مادرش را که به طور مرموزی در وان حمام مرده بود، به قتل رسانده باشد.
در قرن نوزدهم در سوئیس: پس از یک شب همراه با عیاشی، سه گلهدار که با کتری خود در کوههای آلپ تنها هستند، یک عروسک ماده از پارچه و یک ریشه چوبی که بهطور عجیبی شکل گرفته است، میسازند.
داستان یک دانشمند نازی که یک سرم عنکبوتی تولید می کند که مردم را به زامبی های فاشیست نازی تبدیل می کند. در این راستا دو بازپرس که زندگی خود را وقف شکار جنایتکاران جنگی نازی کرده اند، قصد دارند او را متوقف کنند.
در یک اتاق اجاره ای، یک نقاشی از روی دیواری می افتد. مستاجر ساکن در این اتاق، نیلز، دانشجوی دکتری پزشکی است. او از داخل حفره ی دیوار به اتاقی که به نظر می رسد اتاق همسایه اش باشد نگاه می کند. چیزی که نیلز مشاهده می کند باعث می شود تمام کتاب هایی که خوانده