فیلم های کشور عربستان سعودی (Saudi Arabia)

در استپ‌های زمستانی مغولستان، زندگی دوگانه‌ی ساینا به عنوان یک گله‌دار و یک اسب‌سوار، همزمان با دست و پنجه نرم کردن او با فروپاشی شیوه‌ی سنتی زندگی، از هم می‌پاشد.

بین نور و تاریکی، اولفا، زنی تونسی و مادر چهار دختر، ایستاده است. روزی دو دختر بزرگترش ناپدید می‌شوند. فیلمساز کوثر بن هانیه از بازیگران حرفه‌ای دعوت می‌کند تا جای خالی آنها را پر کنند.

الهام گرفته از پرنسس افسانه‌ای زفیرا، همسر آخرین پادشاه الجزایر، سلیم تومی، و مبارزه او برای دفاع از جامعه‌اش در برابر دزدان دریایی بارباروسا.

داستان از زبان لیان، کوچکترین فرزند خانواده، روایت می‌شود و درباره خدمتکاری به نام سومیاتی است که به دلیل کارفرمایان نژادپرستش مجبور است از پس شغل وحشتناکش بربیاید و جان سالم به در ببرد.

فیلم «واسطی» بر اساس وقایع واقعی است که ده سال پیش در جریان یک نمایش در ریاض اتفاق افتاد. نام این نمایش «واسطی بلا واسطیه» بود که تقریباً به «میانه‌رو بدون میانه‌رو» ترجمه می‌شود. در این نمایش گروهی از افراط‌گرایان به تئاتر حمله کردند و نمایش تعطیل شد. آن داستان جامعه را تکان داد و در صدر اخبار قرار گرفت. این فیلم به آن رویداد می‌پردازد و داستان را از دیدگاهی متفاوت روایت می‌کند.

یک فیلم کوتاه علمی تخیلی که در دهه هفتاد میلادی اتفاق می‌افتد، داستان یک هواپیمای گمشده را روایت می‌کند که در یک منطقه بیابانی دورافتاده سقوط می‌کند. پس از تلاش‌های بی‌شمار و ناموفق بازماندگان برای برقراری ارتباط با دنیای خارج، بازماندگان مجبور به همزیستی می‌شوند.

هدف این ابتکار، مستندسازی غنای فرهنگی پادشاهی و برجسته کردن داستان‌های موفقیت شهروندان سعودی است.

داستان در تابستان ۱۹۵۷، در حالی که امپراتوری خودروسازی انزو فراری در بحران است، رخ می‌دهد. این راننده سابق مسابقات اتومبیل‌رانی که اکنون کارآفرین شده است، خود و رانندگانش را تا مرز خطر پیش می‌برد تا در مسابقه‌ای ۱۰۰۰ مایلی و خطرناک در سراسر ایتالیا شرکت کنند.

فرهنگ ارث در اردن که در آن زنان تحت فشار قرار می‌گیرند تا حقوق مالکیت خود را به بستگان مرد واگذار کنند.

سارا، یک دختر اهل عربستان سعودی، که در میان تپه‌های شنی بیابان ریاض گیر افتاده است، پس از فرار مخفیانه از خانه والدینش برای یک قرار عاشقانه که او را گمراه کرد، از دلشکستگی‌ها و انتقام یک شتر نیرومند فرار می‌کند.

زندگی ژان بکو که در سال ۱۷۴۳ به عنوان دختر نامشروع یک خیاط فقیر به دنیا آمد و در دربار لویی پانزدهم به مقام بالایی رسید و آخرین معشوقه رسمی او شد.

هیلاریتی زمانی با خطر مواجه می‌شود که یک راننده عاشق و یک مکانیک بداخلاق به اشتباه یک ارباب جنایتکار بازنشسته را برمی‌دارند و ماجراجویی وحشیانه‌ای را آغاز می‌کنند که زندگی را تغییر می‌دهد.

ناصر، فردی ناموفق، وقتی با یک زن جوان مرموز و عجیب آشنا می‌شود، به تومور مغزی تشخیص داده می‌شود. او که شیفته وی شده است و از شکست خوردن خسته شده است، باید به سرعت بفهمد که می خواهد در زندگی چه کاری انجام دهد قبل از اینکه برود.