داستان فیلم در سال 1818 در لندن اتفاق می افتد.جایی که جان کیت شاعر جوان انگلیسی عاشق دخترک همسایه ی منزلش فانی براون می شود. این دو روز به روز بر شدت علاقه اشان بر ...
داستان فیلم با ورود یک دختر بچه و یک زن میانسال که به نظر هرزه میاد به دستشویی عمومی شروع می شه. هر دو نگران و مضطرب با نشانه های از جراحت روی چهره نشان از وقوع حادثه وحشتناکی می دهند. آنها تصمیم دارند لندن رو به قصد برینگتون ترک کنند. کم کم متوجه می شیم که این دو نفر تازه با هم آشنا شدند و زن برای جلوگیری از ورود دختر به دنیایی که خودش خیلی وقت پیش واردش شده حاضره هر کاری بکنه. اما افراد زیادی دنبال این دو نفر هستند تا انتقام مردی هوسباز رو ازشون بگیرند و...
آخر هفته اعضای بخش فروش یک شرکت اسلحه سازی در کوهستانهای شرق اروپا تبدیل به کابوسی وحشتناک می شود.آنها مورد حمله گروهی قاتل دیوانه قرار می گیرند که خواستار مرگ آنها هستند...
در نوامبر سال 1924، مرگ مشکوک یکی از ستاره های هالیوود در مهمانی روی یک قایق تفریحی اتفاق می افتد. در میان مهمان هایی که در این قایق حضور داشته اند افرادی چون «چارلی چاپلین» ...
«سر ویلیام مکور دل» (گامبن) و همسرش، «لیدی سیلویا» (اسکات تامس)، زوج ثروتمند بریتانیایی، تعداد زیادی از دوستان، نزدیکان و خویشان خود را برای یک هفته شکار و استراحت، به ملک اربابی شان دعوت می ...
این فیلم که بر اساس یک رمان ساخته شده، داستان پنج خواهر را روایت می کند که در انگلستان زندگی می کنند. با آمدن یک مرد ثروتمند جوان، «آقای بینگلی» و دوستش «آقای دارسی» به ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...