گابریل با گذشت 40 سال، پیشنهاد بچه دار شدن با بهترین دوستش را دریافت می کند. او با سابقه ای طولانی از ناکامی ها و شهری که به نظر می رسد مخالف او باشد، تصمیم می گیرد که فرد بهتری شود و ...
داستان دو نفر که به بی خوابی مبتلا هستند و شبها را در یک مغازه سپری می کنند. صندوقدار مغازه و دوستش شب هنگام با وجود بحران های روز افزون زندگی، شب را تا طلوع صبح بیدار می مانند.
داستان هشت مسافر غریبه که در شبی بارانی در دوم اکتبر 1968 منتظر رسیدن اتوبوسی هستند که به سمت مکزیکوسیتی در حرکت است، غافل از اینکه درون اتوبوس اتفاقات ناگوار بسیاری در انتظارشان است.