نوجوانی با اسب در اصطبل اسب مسابقه پدر و مادرش بزرگ می شود. او پیوندی استثنایی و عمیقی با اسب جوان دارد. یک تصادف تهدید می کند که حرفه های مسابقه ای را به پایان برساند اما آنها با هم برای رسیدن به پیروزی مبارزه می کنند.
الیز، یک رقصنده کلاسیک بسیار آینده دار، در 26 سالگی در حین اجرا مجروح می شود. اگرچه به او گفته شده است که دیگر قادر به رقصیدن نخواهد بود، اما سعی خواهد کرد مسیر جدیدی در رقص معاصر پیدا کند.
دو زن در آستانه جدایی، در یک بیمارستان، در شب تظاهرات بزرگ توسط کارکنان و معترضان خشمگین و مجروح که ساختمان را محاصره کرده اند، بیشتر تحت فشار قرار می گیرند.
کم کم به انتهای تابستان نزدیک میشویم و تامی خود را برای ورود به دانشگاه آماده میکند. در همین حال، مادر تامی ناپدید میشود. از طرفی پدر تامی تصمیم میگیرد که به دنبال همسر گمشدهی خود بگردد و...
خلاصه داستان :پس از ده سال غیبت ، ژان وقتی پدرش بیمار میشود به زادگاهش بازمیگردد. پس از دیدار مجدد با خواهر خود ژولیت و برادرش ژرمی آنها مجبور میشوند دوباره به عنوان یک خانواده به هم اعتماد کنند و…