When the head of the crime family is killed by a rival family, his son Grant vows to get retribution. As his grief turns into violence, his best friend Ray, a federal agent, does everything he can to keep Grant from going off the deep end.
دختری از یک جهانگرد بدشانس آمریکایی که در یک رستوران مکزیکی در استرالیا کار می کند, می خواهد که نقش دوست پسر او را بازی کند, بلکه پدرش دوست پسر فعلی او را بپذیرد.
پس از اینکه نقشه دزدی از یک مغازه به درستی پیش نمی رود، دو تبهکار به یک مزرعه دورافتاده پناه میبرند تا خطر پیش رویشان را دفع کنند، اما چیزی بسیار خطرناکتر را پیدا میکنند.
سفری نوستالژیک در میان فیلمهای علمی تخیلی دهه ۸۰، با بررسی تأثیر و ارتباط آنها با امروز، که توسط هنرمندانی که آنها را ساختهاند و کسانی که برای تبدیل دیدگاههای خود به واقعیت الهام گرفتهاند، روایت میشود.
تئودورا ، زمانی که چارلی ، نویسنده ، حرفه ای را پشت سر می گذارد ، هنگامی که او قبل از کریسمس برای تجارت به شهر خود می رود. هر دو وقتی شرایط غیر منتظره ای پیش می آید غافلگیر می شوند.
ولگردی جوان از سوی مافیا استخدام می شود تا حسابداری برجسته را به قتل برساند. اما وقتی مافیا در عوض پرداخت پولش تصمیم به کشتنش می گیرند، او اقدام به گرفتن انتقام خو
هلیکوپتری گروهی از کماندوهای نظامی را در جزیره ای دورافتاده و جنگلی که ساکنان آن دایناسورها هستند پیاده می کند.آنها باید قبل از شکار شدن راهی برای فرار پیدا کنند...
مدیر یک ایستگاه دسترسی عمومی در یک شهر کوچک وقتی می فهمد که مرد داخل این لباس راز تاریک و رسوائی داشته است، میراث نمایش محبوب کودک خود را زیر سوال می برد.
گروهی از جنایتکاران بین المللی، دختر بزرگترین کماندوی جهان را میربایند. این موضوع خشم کماندو را برمی انگیزد و او تمام تلاشش رابکار می بندد تا دخترش را نجات دهد.
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...