وقتی "گابریل" و "امیلی" بر حسب اتفاق با یکدیگر آشنا می شوند،آنها روز را با هم سپری کرده و خوش می گذرانند.در پایان شب "امیلی" داستانی برای "گابریل" تعریف کرده و ...
دو عاشق میانسال بیش از بیست سال است که با هم درگیر هستند. وینی دختر کوچکتر انجی با لورن که به شدت با شخصیت ریچارد بری پیوند خورده است، ارتباط برقرار می کند.
خبرنگاری که به زودی جایزه خبرنگار سال را دریافت می کند، در راه خانه به یک خرگوش جوان برخورد می کند. او از ماشین پیاده می شود اما خرگوش به عمق جنگل می دود و او را به ماجراجویی برای کشف خود می برد.
فیلیپه در دنیایی زندگی می کند که توسط یک سیستم طبقاتی کنترل می شود. آن هایی که "بازی" را به درستی انجام می دهند قدرتمند تر شده و به طبقات بالاتر راه می یابند. فیلیپه بازی را به خوبی انجام می دهد اما همسرش می خواهد که او به دنیای واقعی بازگردد...
"آقای سینما"، مردی صد ساله در یک ویلای بزرگ به تنهایی زندگی می کند.حافظه او در حال محو شدن است به همین دلیل او زنی را استخدام می کند تا در مورد همه فیلمهایی که ...
کاترین نمی تواند باور کند که همکارش، فرانکویس، که به نظر می رسد هیچ کس او از او خوشش نمی آید، دوستی صمیمی داشته باشد. او به همین دلیل فرانکویس را به چالش می کشد تا دوست صمیمی اش را معرفی کند. فرانکویس اکنون باید فردی را پیدا کند که بتواند او را به عنوان بهترین دوستش جا بزند...
این فیلم اولین قسمت از سهگانه فیلمهایی در مورد مشغلههای جامعه فرانسوی است و داستان زن یک آهنگساز را روایت می کند که با مرگ شوهر و فرزندش دست و پنجه نرم می کند.
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...