Jason and his mother, Yun, make big bucks together in Chinatown swindling money out of people since Jason was little. Along with the grocery store owner Andy who took them in since Jason was a baby, they decide to do one last big job. Their target is Mrs. Apple, the founder of Tao Lin, a world renowned porcelain company. Jason pretends to be that rich old granny's long lost grandson, and Mrs. Apple insists on bringing Jason back to Taiwan, so that Jason can officially reclaim his heritage. In Mr
Young criminal Lei, after failing his repeated attempts to escape from prison, joins a classical music ensemble, taught by a teacher who is helping the criminals there turn over a new leaf by preparing them for a music contest. Unfortunately for Lei, he finds out that his bandmates are newbies when it comes to music.
یک ستاره ورزشی که محکوم به جنایت شده است، لی مین را گروگان نگه می دارد. لیو که این را فرصتی برای بازگشت بزرگ خود می داند، با او همراه می شود. اما حقیقت حتی از وحشیانه ترین تخیل او تکان دهنده تر است.
در سال 1988 ، حکومت نظامی در تایوان پایان یافت و دو پسر مدرسه ای ، A-han و Birdy ، در آستانه ورود به یک رابطه عاشقانه غیرقانونی پس از ملاقات در گروه مدرسه به رهبری یک کشیش کانادایی به نام اولیور بودند. در حالی که کل کشور به یاد رئیس جمهور فقید است ، این دو پسر در حضور یکدیگر بازی می کنند...
"اما" که رابطه ی خوبی با خانواده اش ندارد به دنبال راهی است تا بتواند ادویه زندگی اش را زیاد کند. او یک پسر همجنسگرا دارد که زیاد اهل معاشرت نیست. از قضاء "اما" با ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...