داستان متحول کننده زندگی مردی که تمام عمرش را به عنوان فردی تنها و منزوی گذرانده است. او با کودکی نابینا و ناشنوا زندگی مشترکی را آغاز می کند. پس از مدتی هر دوی آنها در خلال یافتن راهی برای ارتباط با یکدیگر، زندگی همدیگر را دستخوش تغییرات بزرگی می کنند.
پسری که نصور می کند پدرش فوت کرده, پس از اینکه متوحه می شود او زنده است و در سئول زندگی میکند با فروش قالب یخ تلاش میکند تا پول سفر به انجا را تامین کند.
مین جائه یه دانشجوی معمولی با دزد حرفه ای بانک سوک گو آشنا میشه و بزودی با اون و تیم کلاهبرداریش همراه میشه. نقشه اشون خوب پیش میره، اما اونها نمی تونن به هم اعتماد ...
رابطه ای عاشقانه بین بوکسور سابق چول مین و فروشنده ای به نام جونگ هوا. او به دنیا پشت کرده و به آرامی قدرت بینایی اش را از دست می دهد. اما درست در زمانی ...
"بیونگ دو" تبهکاری 29 ساله است که برای "سانگ چول" کار می کند.او که بار مادر بیمار و خواهر و برادر جوانش را به دوش می کشد، از نظر مالی تحت فشار قرار دارد.وقتی کارفرمای ...
مادری به همراه پسر 28 ساله اش «دوجون» زندگی آرامی دارد. یک روز در محله آن ها دختری به طرز وحشیانه به قتل می رسد، و دوجون توسط پلیس به عنوان قاتل شناخته شده و ...
این فیلم محصول سال 2012 و به کارگردانی گون هیون چو می باشد. 26 سال قبل به نیروهای دولتی دستور داده شد تا هر کسی که جزوی از جنبش دموکراتیک است را بکشند و به همین سبب هزاران نفر به قتل رسیدند. اکنون گروهی شامل مدیر عامل یک شرکت بزرگ، افسر پلیس و یک تیرانداز تیم سعی دارند تا عامل این قتل عام را محکوم کنند و …
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...