یک زن عاشق به همراه شوهرش برای التیام غم از دست دادن دوقلوهای مردهشان به کلبهای دورافتاده نقل مکان میکنند. خیلی زود او حضور شیطانی را حس میکند و با آشکار شدن اسرار تاریک، به لبه پرتگاه کشیده میشود.
الی استرانگ، سرسخت، اجتماعی، اما از نظر تحصیلات ضعیف است. در مقابل جنیس برعکس اوست. آنها در یک دوره آموزشی سخت 16 هفته ای FBI، با هم هم اتاقی و یک تیم قوی را تشکیل می دهند.
"ربین شی" با "بیلی موران" جذاب ازدواج می کند تا از این طریق بتواند از زندان خارج شود،اما پس از مدتی تصمیم می گیرد "جیمز تیرنان" را که نامزد پست فرماندار است فریب دهد...
رابطه از هم گسیخته مادر و دختری به تصویر کشیده می شود. جنا لین زن جوانیست که سعی دارد از فشار خانواده ش برای تبدیل شدن به یک ورزشکار المپیکی بگریزد و هویت جدید خود را بیابد.
"تری فلچر" دختر جوانی از یک شهر کوچک است که پس از مرگ برادر خود در یک حادثه رانندگی به یک آکادمی موسیقی در لس آنجلس می رود.در آکادمی او زندگی کاملا جدیدی نسبت به ...
بیش از یک دهه از آخرین باری که جیم و میشل و استیفر و دیگر بچه ها دوران نوجوانی را با مشکلات خاص خودشان سپری کردند می گذرد. آنها به تازگی قرار گذاشته اند تا ...
"سارا تیلور" روانشناس پلیس با "تونی رامیرز" مرد جوان اسرارآمیز و جذابی آشنا می شود. آنها عاشق یکدیگر می شوند اما وقتی تماسهای ناشناس به او شروع می شود شخصیتش تغییر می کند...
«جان بکویت» (اوون ویلسون) و «جرمی گری» (وینس وان) دو متخصص در امر سوء استفاده از مراسم های عروسی هستند که با هم کار می کنند. اما زمانی که جان عاشق دختری بنام «کلیر» می ...
«جوئل» ( کروز ) جواني است صاف و ساده با آرزوهايي بزرگ براي آينده اش که با پدر ( پراير ) و مادر ( کارول ) مصلحت انديش و معقولش در حومه ي شيکاگو زندگي ...
"کری واتس" اواخر عمر خود را به همراه عروس و پسرش در آپارتمانی در دهه 1940 هیوستون زندگی می کند.تنها آرزوی او پیش از مرگ بازدید از شهر کوچکی در تگزاس است که هنوز آنجا ...
«استيون» (راسل) و «برايان مکافري» (بالدوين)، پسران يک آتش نشان شيکاگويي هستند که هنگام انجام وظيفه جانش را از دست داده است. «استيون» معتقد است «برايان» نمي داند که براي ماندن در اين حرفه، چه ...
دو زندانی از زندان مخوفی در آلاسکا میگریزند که با قطارهای سوختی از آن منطقه فرار کنند غافل از اینکه لوکوموتیو ران سکته کرده و قطار از کنترل خارج شده و با سرعتی مرگبار در ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...