دو افسر پلیس رده پایین، به همراه دو دزد کلاهبردار و یک پزشک مرموز، با دستگیری قاتلانی که یک مجسمه ارزشمند را دزدیدهاند، به دنبال تبرئه خود و کسب ترفیع هستند.
When undercover cops start losing their lives to drug lords who blame their demise on "poor acting", the Police Force counters by sending Hong Kong's Finest to acting school.
یک اوباش تصمیم دارد تا بر روی یک چایخانه سرمایه گذاری کند. زمانی که چایخانه توسط یک باند رقیب در چالش توسعه گرفتن قرار می گیرد، وی باید از دوستانش در خواست کمک کند برای ...
داستان در مورد یک شکارچی خون آشام است که به تازگی سومین دستیارش توسط خون آشام های اروپایی کشته شده و او یک دستیار جدید گیرش میاد و تصمیم میگیرد دوک رو شکار کند . ...
"یانی" هنگ کنگ را ترک و به سان خوزه می رود تا لینگ، را که سالهاست ندیده, ملاقات کند. اما به نظر می رسد لینگ و شوهرش تانگ، زندگی ایده آل و بی خیال را دارند. اما ظرف مدت کوتاهی،...
پرنسس یان تصمیم میگیرد تا با یک پادشاه، نامزد کند. سپس پرنسس یان و همراهانش توسط ژنرال چینگ هین به طرف پادشاه فرستاده میشوند. در طول این سفر طولانی ، پرنسس یان و ژنرال چینگ هین اغلب با یکدیگر صحبت میکنند و به بحث و جدال میپردازند اما خیلی زود عاشق یکد
هنگامی که یک مهره گرانبهای تبتی توسط اعضای سرکش قبیله مرموز جمینی دزدیده می شود، محافظان مهره از برخی از اعضای صالح سابق قبیله جمینی کمک می گیرند تا مهره را پس بگیرند و پیروان شیطان را به دست عدالت بسپارند.
جکی چان به عنوان شخصیت رابین هود هست اما نمی تواند به خوبی او باشد. طی اتفاقاتی که می افتد او مجبور می شود که از یک نوزاد مراقبت کند و او را به سرپرستی ...
«بانوی نالایق» یک فیلم درام محصول هنگ کنگ و سال 2019 است که کارگردانی آن را جسی سنگ سویی شن و نویسندگی آن را آنا یوئت شأن لی انجام دادهاند.داستان فیلم در مورد یک پرستار جوان به نام «سییو» است که پس از این که همسرش او را رها میکند بعد از مدتی پدرش فوت میکند این اتفاقات به او ضربهی روحی محکمی زده، حالا سییو تصمیم گرفته تا با راهاندازی مجدد رستوران پدرش زندگی جدیدی را برای خود آغاز کند. او هیچ تجربهای در آشپزی ندارد به همین دلیل یک سرآشپز جوان به نام «چیآهااُ» که در پاریس آموزش دیده را استخدام میکند تا به او کمک کند. کم کم رابطه سییو و چیآ نزدیک میشود چیآ به او میآموزد که چطور آزادانه زندگی کند از زندگی لذت ببرد.
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...