ادموند، یک متخصص فناوری اطلاعات است که جایی زندگی می کند که افراد مشهور و ستاره های سینما نیز زندگی می کنند. ناگهان هم شغل و هم دوست دخترش را از دست می دهد. اما ادموند سبک زندگی خود را رها نمی کند و تعدادی اتاق را اجاره می دهد و با دخترانی که در طبقه بالا زندگی می کنند ملاقات می کند.
یه بازیکن ، به دوست دختری نیاز دارد تا او را به مادرش معرفی کند. اما دختر واقها عاشق این بازیکن میشود. اگرچه این مرد به دلایلی، نسبت به قبول کردن احساسات او، مردد میشود و ....
خلاصه داستان :داستان این فیلم درباره ی ماموری به نام ویلیام لوک می باشد که با پوشش مخفیانه به عنوان یک زندانی وارد زندان می شود تا افسرانی که رشوه می گیرند را شناسایی کند و …
یک مامور باتجربه به نام ویلیام لاک به همراه یک افسر واحد اطلاعات مالی سعی دارند تا پروندهی مهمی را حل کنند، اما هیچ سرنخی پیدا نمیکنند. در این بین بر اثر اتفاقی ویلیام از ...
مایکل یک سرباز بازنشسته هنگامی که یک استادیوم به صورت ناگهانی توسط گروهی خلافکار و مسلح تصرف میشود، میبایست از تواناییهای نظامی خود برای نجات جان سی و پنج هزار نفر تماشاچی این استادیوم استفاده ...
بعد از گسترش ویروس جهشیافتهی زیکا در کشور مالزی، یک گروه برنامهنویس حرفهای با یک افسر پلیس همکاری میکنند تا راز یک شرکت دارویی را کشف و افشا کنند و…
این فیلم روایت داستان زندگی استاد بزرگ هنرهای رزمی ایپمن، مردی که بروس لی معروفترین شاگردش بود را بیان می کند. داستان «استاد بزرگ» در چین در پس زمینه سالهای پرهیاهوی دهه 1930 روی میدهد ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...