Liv gets an assignment to photograph the Chang family's annual holiday party for a front-page story--nobody at work knows that they are her family. She wants to confide in new co-worker Henry but doesn't want to jeopardize her big break.
سریال درباره یک خانواده می باشد که همگی پلیس هستند و هر کدوم در زمانی که پلیس بودند وقتشون رو صرف اجرای قانون کردند . فرانک ریگان که نقش پدر خانواده رو بازی می کنه رئیس پلیس شهر نیویورک بوده که در دوران خدمتش فردی باسیاست و با شهامت بوده . پسر بزرگش دینه قبلا سرباز در عراق بوده و الان کاراگاه خصوصی هست . دختر خانواده ارینه که بازپرش بخش قضایی در نیوروک ، الان از پدرش جدا شده و تنها زندگی می کنه . جیمی هم که کوچیکترین فردخانواده ست در رشته حقوق از دانشگاه هاروارد تازه فارغ التحصیل شده و بهخاطر اینکه کل خانواده پلیس هستند اونم به شغل خانوادگیش برگشت . دوست دختر جیمی اون تا سال اول در رشته حقوق همراهی می کنه بعد با اتفاقاتی که برای جیمی می یوفته اونم پلیس مخفی می شه که پدرش از این جریان خبر نداره …
دکتری شرور بنام “وان هامسترویال” از زندان فرار میکند و بلافاصله بر روی یک موجود جدید به نام “لروی” شروع به کار میکند که دقیقاً شبیه به “استیچ”، موجود فضایی مهربان است. دکتر او را به زمین میفرستد تا همه چیز را خراب کند. برای شکست برنامه دکتر، لیلوی جوان
یک دانشمند، موفق میشود که پادشاه آرتور و تمام شوالیههایش را زنده کند. این موضوع سبب ایجاد درگیری میشود و دوباره نیروهای خیر و شر، به مبارزه با یکدیگر میپردازند ...
لیلو و استیچ باری دیگر با همراهی دوستانشان در کنار یکدیگر زندگی می کنند . استیچ ، جومبا ، پیکلی به همراه لیلو و نانی با خوشحالب در کنار یکدیگر زندگی می کنند تا اینکه جومبا که تمام آزمایش های خود را به همراه خود به محل زندگی لیلو آورده است متوجه می شود که
مأمور امنيتي «هري تاسکر» (شوراتسنگر) که خانواده اش گمان مي کنند فروشنده ي کامپيوتر است با يک گروه تروريستي درگير مي شود و نقشه ي آنان را براي نابود کردن شهرهاي امريکا عقيم مي گذارد.
«وين کامبل» نوجوان (مايرز) و دوستش، «گارت آلگار» (کاروي)، از زيرزمين خانه ي «وين» يک برنامه تلويزيوني کابلي به نام «دنياي وين» پخش مي کنند و در آن افکار شخصي خود را در باب زندگي ...
وین دوباره بازگشته و اینبار تصمیم دارد با دوستش یک کنسرت راک ترتیب دهد. در همین حال رئیس دوست دخترش به او نظر دارد و وین باید هرچه سریعتر دوست دخترش را به لس آنجلس ...
یک عکاس حیوانات ساده درگیر ماجرایی عجیب می شود. او پس از اینکه به اجبار با زنی اهل کرواسی ازدواج می کند، مجبور می شود ماه عسل خود را در منطقه ای دورافتاده، جائی که ...
در جزیره بزرگ هاوایی حال و هوای هالووین حاکم است، بنابراین هیجان و شیطنت در فضا موج میزند. سه دوست جوان، کای، ادی و لیلانی، یک بت مرموز را در یک غار مخفی کشف میکنند در حالی که... خلاصه کامل را ببینید
ریچارد کلارک به تازگی آکادمی مشهور و خوشنام ولینگتون را ترک کرده تا در یک دبیرستان تدریس کند. او اکنون تلاش می کند تا الهامبخش دانش آموزان ضعیف باشد تا نمره های خوب گرفته و ...
به هنگام افتتاح شعبه ي جديد يک شرکت بزرگ ژاپني در لس آنجلس، جنازه ي زني در اتاق کنفرانس پيدا مي شود و «بازرس وب اسميت» (اسنايپس) با سرپرستي «جان کانر» (کانري)، يکي از کارشناسان ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...