کارملا سی ساله، زیبا و رامنشدنی مثل یک اسبسوار است. او بیکار است و برای گذران زندگی به تنهایی تقلا میکند و کارهای کوچک روزانه را انجام میدهد. او با استفاده از مهاجرانی که در کوچهپسکوچههای مرکز تاریخی قدیمی ناپل زندگی میکنند، امرار معاش میکند. حلقهای از جهنم که حتی برای گرفتن اجازه اقامت، باید برای کار کردن پول بپردازید.
Cora, a 19-year-old girl, has recently returned to the place where she spent her childhood, Bucco. The arrival of the mysterious Saverio gradually upsets the harmony of the "holy" place, unearthing a crime committed by the villagers 40 years before.
«رزتا» (دوکن) با مادر الکلي، بي مسئوليت و نوميدش (يرنو) در يک کاروان کوچک و قراضه که نه توالتي دارد و نه آب لوله کشي، زندگي مي کند. او آرزوي يک زندگي معمولي را دارد ...
یک مهندس ایده آل گرا جزیره خود را در سواحل ایتالیا می سازد و آن را یک کشور اعلام می کند و توجه جهان را به خود جلب می کند. ارزشها زمانی مورد آزمایش قرار میگیرند که دولت ایتالیا او را دشمن اعلام می کند، اما برای تغییر جهان باید ریسکهایی انجام داد...
«سونيا» (فرانسوا)، دختري هجده ساله، تازگي بچه اي به دنيا آورده است. «سونيا»، «برونو» (رنيه) پدر بچه را در خيابان در حال گدايي پيدا مي کند، ولي «برونو» از خود علاقه اي نشان نمي دهد ...
ساندرا، یک مادر جوان بلژیکی، متوجه می شود همکارانش در ازای اخراج او ترفیع گرفته اند. او تنها یک هفته فرصت دارد تا همکارانش را راضی کرده و شغلش را حفظ کند...
در جولای سال 2001 نزدیک به 200000 معترض تلاش می کنند از برگزاری نشست جی8 در جنوا جلوگیری کنند.مقامات که مصمم هستند به آنها اجازه رسیدن به هدف خود را ندهند، به پلیس ضدشورش اجازه ...
«لورنا» دختر مهاجر آلبانیایی برای بدست آوردن تابعیت بلژیک با معتادی بنام «کلودی» ازدواج کرده است. حالا او قرار است در ازای دریافت پول با یک مافیای روس ازدواج کند تا او هم صاحب اقامت ...
سزار یکی از شهرهای لاتین دستور داد فرزندان خواهرزاده اش، یعنی رموس و رمولوس را به رودخانهٔ تیبر افکنند. زیرا از این می ترسید که این دو چون بزرگ شوند، وی را از تخت به ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...