هجده سال پس از فرار از دست نیروهای نازی، "ماکرنا گرانادا" (پنلوپه کروز) بازیگر اسپانیایی تبدیل به یک ستاره بزرگ در هالیوود می شود. او برای ضبط یک فیلم به اسپانیا باز میگردد، اما...
داستان در تابستان ۱۹۵۷، در حالی که امپراتوری خودروسازی انزو فراری در بحران است، رخ میدهد. این راننده سابق مسابقات اتومبیلرانی که اکنون کارآفرین شده است، خود و رانندگانش را تا مرز خطر پیش میبرد تا در مسابقهای ۱۰۰۰ مایلی و خطرناک در سراسر ایتالیا شرکت کنند.
دو زوج متاهل تصور می کنند همدیگر را به خوبی می شناسندT تا اینکه تصمیم می گیرند به تعطیلات رویایی خود برای دیدن مسابقات اتومبیلهای غول پیکر در رنو بروند و...
در هوایی به شدت بارانی تصادفی در چهار راه رخ میده.مصدوم به بیمارستان منتقل میشه.دختر نوجوانیست که ضربه مغزی شده.از دفترچه یادداشتش متوجه میشن که دختر جراحهمون بیمارستانه.پدرش نا امید از زنده موندن دخترشه و ...
هر خانواده راز مخصوص خود را دارد و تلاش می کند از رازش در مقابل دیگران محافظت کند.اما راز خانواده "مارکوس آیلسبری" به دلیل دوست آنها "ترنت" که خبرنگار متعهدی است به خطر می افتد ...
هنگامی که پرواز شماره 2549 در میانه راه دچار اختلالات فنی شده و هر لحظه امکان دارد که این آخرین لحظات زندگی افراد این هواپیما باشد، کاپیتان ، خدمه هواپیما و مسافران تصمیم می گیرند ...
«خوزه» پسر خانواده ای نسبتا ثروتمند است که با دختری از طبقه پایین تر بنام «سیلویا» (کروز) رابطه دارد. بعد از باردار شدن سیلویا، خوزه بر خلاف میل والدینش به این دختر وعده ازدواج می ...
استاد ادبيات، «ديويد کپش» (کينگزلي) با اين که پا به سن گذاشته، اما هنوز تن به زندگي مشترک نداده است. تا اين که با يکي از شاگردان جوانش، دختري کوبايي – امريکايي به نام «کونسوئلا ...
«ویکتور» ( لیبرتو رابال ) بعد از آزادی از زندان، هنوز عاشق «الینا» ( فرانچسکا نری ) است. الینا اکنون با مردی بنام «دیوید» ( خاویر باردم ) ازدواج کرده که سابقا یک پلیس بوده ...
دو سال از وقتی که "کری بردشاو" در نهایت به "جان پرستون" مردی که همشه می خواست به او باشد رسیده است می گذرد.درست در زمانی که دوستش "شارلوت" باید با دختر دردسر ساز خود ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...