وندی و دوستانش با گذراندن تمام وقتشان با هم، از دنیای بیرحم روابط تصادفی و دوستانی که منافعی برایشان دارد، دوری میکنند. وقتی وندی با شان آشنا میشود، بین محبت و علاقهی واقعیاش به او و تعهدش به دوستانش، به خصوص بهترین دوستش بیلی، گیر میکند: و بیلی علاقهای به از دست دادن دوستانش ندارد.
والدن دین، یک تندنویس بیادب دربار در شهری کوچک در جنوب آمریکا، وقتی متوجه میشود که در حال مرگ است، تصمیم میگیرد از مجرمانی که از تعقیب فرار کردهاند انتقام بگیرد.
مردی که در مسافرخانه پدر و مادر خود کار می کند،به طور کاملا اتفاقی و ناخواسته در جریان کنسرتی بزرگ که در تابستان سال 1969 اجرا می شود قرار می گیرد و...
فیلم کمدی و رمانتیک رفتن از راه دور داستان یک پسر و دختر است که برای زنده نگه داشتن عشق میان خود کارهای زیبا و عجیب غریبی انجام میدهند حال ان ها در ...
«لارس» جوانی دست و پا چلفتی، مومن و به شدت خجالتی است که در شهر کوچکی زندگی می کند. او سرانجام موفق می شود دختر رویاهایش را به خانهای که در آن به همراه برادر ...
داستان این فیلم بخشی از زندگی «هوارد هیوز» کارگردان و تهیهکننده و خلبان پرآوازه آمریکایی از اواخر دهه 1920 تا اواسط دههٔ 1940 است. او که دچار اختلال وسواسی جبری بود همواره به دنبال شکستن ...
مردجوانی پس از فوت همسرش دچار افسردگی و ناراحتی و رنج شدید می شود. او پس از مدتی دارای دوشاخ رو سر خود می شود (!) که باعث می شود همگان از او بعنوان شیطان ...
گروهی از خوکچههای هندی از سوی دولت آمریکا تحت عنوان ماموریت جاسوسی خاصی اعزام میشوند. آنها باید با یک مدیر شرکت شیطان صفت و سودجو که میخواهد با اختراع لوازمهای خانگی خود جهان را به ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...