داستان دو دانشجوی جدید دانشگاه بلمونت به نام های رایان و مولی که در روز اول سال تحصیلی با یکدیگر آشنا شده و تبدیل به دوستانی می شوند که با هم درس میخوانند و مطالعه می کنند. یک کتابخانه محلی، تبدیل به قرارگاه آنها می شود که نقش به سزایی در رشد رابطه آنها دارد.
هنگامی که دو مرد پس از تصادف در جشن کریسمس یک میلیونر با هم ملاقات می کنند، آنها توافق می کنند که برای رسیدن به "ماموریت" یکدیگر با هم همکاری کنند، البته بدون اینکه بدانند چیزی بیشتر از پول یا شهرت می توانند پیدا کنند: آن چیز عشق واقعیست.
این فیلم روایتگر داستانهای گروهی از دوستان است که در روزهای انتهایی هالویین، سبب بیدار شدن یک مومیایی میشوند. این امر سبب وحشت زده شدن آنها میشوند اما طولی نمیکشد که مومیایی بیدار شده، قصد آسیب زدن به کسی را ندارد و . . .
زوجی به نام جکی و تایلر در صدد برنامه ریزی برای اجرای مراسم عروسی خود در جشن کریسمس میباشند. داستان از آنجایی جذاب میشود که خانوادهی جکی، در برنامه ریزیهای جشن عروسی او دخالت میکنند و همین موضوع سبب میشود که مشکلات متعددی به وجود آید و ...
جوزی معتقد است که دسته گل عروسی باعث می شود که فردی با او ازدواج کند... او با فردی ملاقات می کند و عاشقش می شود و تصور می کند که او مناسب ترین فرد برای ازدواج است...
"جسی دیل" شیرینی فروش نسل سومیست که شیرینی فروشی خود را بیش از هر چیز دیگر در دنیا دوست دارد. وقتی دلال ها تهدید می کنند که ساختمان او را می خرند و او رابیرون می اندازند، او باید تمام تلاش خود را برای نجات نانوایی اش به کار گیرد...
"کندال" ، "جیمز" ، "کارلوس" و "لوگان" چهار دوست صمیمی هستند کهبرای اجرای تور خود به لندن سفر می کنند ولی در عوض قاطی ماموریتی می شوند که باید جهان را نجات دهند...
چهار دوست قدیمی که در دنیای دوستیابی به طرز فجیعی شکست میخورند، تصمیم میگیرند تا راه «عالی» زدن مخ زنان را پیدا کنند. با این حال، درسهایی که از امتحان هایشان می آموزند، بسیار بیشتر از آن چیزی است که در ابتدا درباره آن چانهزنی میکردند...
هنگامی که یک چوب بر پنجاه ساله به نام ویلیام و کودکی شش ساله به نام بروکلین، در تلاش هستند تا اهریمنی غیر قابل مشاهده را شکست دهند، بروکلین تصمیم میگیرد تا چهار داستان انگیزشی ولی ترسناک را برای ویلیام تعریف کند تا حواسش از خطر پیش رو منحرف شود. اولین...
اسرار روبی هرینگ، خبرنگار اخبار مرتبط با مصرف کنندگان درگیر یک پرونده ی قتل می شود، این بانوی شجاع و مو قرمز ناخواسته متوجه می شود که به حل پرونده های جنایی علاقمند است. لذا با کمک بازپرس جذابی وارد دنیای جدیدی می شود.
دختری به مدرسه جادوگری فرستاده میشود و در کناردوستانش آموزش می بیند تا از مهارت های خاص اما ناپسند خود برای برای نجات انسانها از شر نیروهای شیطان بهره بگیرد.
طوفان فروشگاه کتاب را تخریب می کند. "چارلی" و "دونا" به زودی این مغازه را به خاطر کمبود بودجه از دست می دهند، اما یک تصادف چارلی را به حالت اغما می برد. در همین حال مولی و راین نمیتوانند...