C'est l'histoire de quatre potes, quatre petits Français : le Grec (l'ostéopathe), Fifi (qui vit chez sa mère, concierge), Fortuné (l'Antillais qui travaille à la Cogex), et Freddy (le flambeur). Ils fréquentent assidument un PMU parisien, Le Balto. Fatigués de perdre le peu qu'ils ont, ils veulent arrêter de jouer au Turf Oui mais, selon la devise bien connue des turfistes : Jour de perte, veille de gain, le destin frappe au carreau ! Un destin qui porte des costumes de grand faiseur, un joueur
One night to change everything. One night to save a theater, one night to change one's perspective about life. Luigi will push and pull Faeza with him everywhere around Paris an entire night to save his theater.
در پاریس، یک مرد بنام «فرانسیس» در یک قرعه کشی برنده می شود. او به یک میخانه می رود و به یک فاحشه بنام «دانیلا» پیشنهاد می کند، که در ازای گرفتن صد هزار یورو ...
یک کیف پول گم شده و درهای عشق را بر روی جرج و مارگارت باز می کند. پس از بررسی کارت شناسایی مالک کیف، مساله ساده ای برای جرج نیست تا کیف قرمز را تسلیم ...
مسکو, 1952. آنا به کرملین برده می شود و در آنجا باید استانلین را درمان کند. او به هر قیمتی که شده باید این راز را مخفی نگاه دارد و رابطه اش را با رئیسش خوب کند و...
Summary: -Madam of the Pommeraye, a young widow removed from the world, assigns to the court of the marquis of Arcis, licentious notorious. After a few years of a happiness without flaw, she ...
داستان درباره ی ناصر علی، یه موسیقیدان بسیار با استعداد هستش که بعد از یه مشاجره ی سخت با همسرش، همسرش ویولن ناصر علی رو میشکونه. اون بعد از این اتفاق تصمیم میگیره برای ویولونش ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...