در شهرستانی کوچک بهنام پیکاک، یک بیمار دوشخصیتی زندگی میکند. او صبحها تا ساعت 8:15 در قالب اِما اسکیلپا فرو میرود که پنهان از دید همسایگان کارهای معمول یک زن خانهدار را انجام میدهد و ...
دختری به نام امی که فکر می کند تا روز فردا خواهد مرد. اما این تصور به مردم شهر نیز سرایت پیدا می کند و آن ها نیز باور پیدا می کنند که تا روز آینده خواهند مرد.
در شهری کوچک که هنوز در سایه اتفاق وحشتناک در معدن ذغال سنگ قرار دارد، ناپدید شدن پسری نوجوان یک معدنچی، همسر تنهایی مدیر یک معدن و پسری را دور هم جمع می کند و...
فیلم داستان یک سگ سرخ دوست داشتنی و افسانه ای است که برای پیدا کردن صاحب خود به جایی دور افتاده می رود.او مسیر خود را از میان مردمی که با آنها برخورد میکند پیدا ...
«ادي» يک کنترل کننده ي هوايي کامپيوتري است که هدايت «تلون جت» - نسل جديد هواپيماهاي پنهان که مي توانند از ديد رادار دشمن مخفي بمانند - را به عهده دارد. موقع بازگشت از مأموريتي، ...
در حالی که پدر خانواده، افسر نیروی دریایی، دور از خانه به سر می برد، «مارگارت هال» (سویینتن) سرپرستی سه فرزندش را به عهده دارد. پس از یک درگیری شبانه میان «بو» (تاکر)، پسر بزرگ ...
40 سال قبل دان هاسکینر به دنبال بهترین استعدادهای موجود بود,سفید پوست یا سیاه پوست.7 سیاه پوست و 5سفید پوست تیمی افسانه ای بین سالهای 1965-66 را تشکیل دادند.اما مردم شروع به تمسخر آنها کردند.به ...
جان مون، پس از مرگ همسرش آدری، به همراه دو پسر نوجوانش “کریس” و تیم” به مزرعه ای در مناطق روستایی شهرستان دریز (جورجیا) نقل مکان می کنند تا زندگی روبراهی را آنجا شروع کنند، ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...