داستان دو خواهر جوان است که پس از فوت پدرشان با مشکلات شدید مالی روبرو می شوند و تحت تأثیر آن مجبور می شوند به سوی عمه خود حرکت کنند تا با او زندگی کنند ...
وقتی پدر "سارا کرو" برای کمک به بریتانیا در جنگ جهانی دوم او را ترک می کند او به مدرسه ای شبانه روزی فرستاده می شود،جائی که در آنجا به بردگی گرفته می شود...
یک دختر نوجوان لال بنام «دات» (کامیلا بل) بعد از مرگ پدرش، سرپرستی او به خانواده ای سپرده میشود که خودشان هم یک دختر نوجوان بنام «نینا» (الیشا کاتبرت) دارند. در ابتدا رابطه میان دات ...
4 سال پس از حوادث پارک ژوراسيک در جزيره نوبلار، «جان هاموند» در می يابد که در جزيره سورنا واقع در نزديکی جزيره نوبلار تعدادی زيادی دايناسور پرورش يافته اند. گروهی به رهبری پسر عموی ...
"سالی" و "گیلیان" همیشه می دانستند که متفاوت هستند.آنها پس از مرگ والدینشان توسط خاله خود بزرگ می شوند.اما تمام اعضای خانواده آنها با خود نفرینی را حمل می کنند.مردی که آنها عاشقش می شوند ...
"لیلی" که دانشجوی هنر است به دانشگاهی از در کالیفرنیا می رود.او آپارتمانی پیدا کرده و متوجه می شود هم اتاقی اش حالت طبیعی ندارد.روزی او جعبه ای حاوی وسایل دختری که هیچگاه ندیده پیدا ...
"جیل جانسون" مجبور می شود در خانه ای بزرگ به تنهایی پرستاری کند.ناگهان غریبه ای شروع به تماس گرفتن با او می کند."جیل" سعی می کند با پلیس تماس بگیرد اما وقتی متوجه می شود ...
رابرت اکسل مخترعی عجیب پس از تحمل هشت سال زندان آزاد شده و سعی دارد خانواده اش را دور هم جمع کند و تکنولوژی که در گذشته روی آن کار می کرده را کامل کند...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...