Ivan Semciuc (a journalist), is a charismatic man nonetheless guilty of cynicism and lack of compassion. A seemingly meaningless sexual encounter with a translator in a hotel room in Kabul produces a vital revolution in Ivan's unshakeable lifestyle. After Ivan's arrival back to Bucharest, Ioana is found dead, with her wrists cut. Ivan starts living in the absent presence of Ioana, who is starting to be more vivid in death than in life.
In order to regain custody of her daughter, whom she left in the care of her fortune-telling aunt, Mona must tell a social worker her story. The tale she spins---and the movie we watch---is a wild, surreal adventure in which people are able to project and enter each other's dreams, and our heroine is sold into slavery and lands in a swank, debauched Liverpool brothel where the patrons enact their literary/sexual fantasies with Lolita, St. Joan, and Desdemona. Rendered with dazzling tracking shot
داستان پنج جوانی که پس از کشته شدن خانواده هایش در جریان انفجار بمب تروریستی، اکنون در قامت یک تیم ضد تروریسم با تکنولوژی پیشرفته آموزش دیده، مأموریت جستجو و نابودی گروه های تروریستی را در پیش رو دارند.
آنا و رامبراند دو قاتل منحصر به فرد و فوق العاده میباشند. هردوی آنها دارای خاطرات و گذشتهی مشترکی از ویتنام هستند. برای سالهای بسیار طولانی، این دو قاتل در سرتاسر دنیا به گشت و گذار پرداختند و برای دریافت ماموریتهای مختلف، با مشکلات دست و پنجه نرم ک
سال 1938 رومانی.دومنیک ماتی پروفسور هفتاد ساله زبان و فلسفه به خودکشی فکر می کند،عشق زندگی اش مرده و بزرگترین کار حرفه ای خود را نمی تواند به پایان برساند.اما صاعقه ای با او برخورد ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...