فیلم های بازیگر ونسان لاکوست (Vincent Lacoste)

یک دانش آموز 17 ساله دبیرستانی که تلاش می کند با چالش های جدید ناشی از مرگ، زندگی، شهر و "وسوسه انکار" کنار بیاید.

 "کامیل" تنها شانزده سال داشت و هنوز در دبیرستان بود وقتی عاشق دانش آموزی به نام "اریک" شد.آنها بعدها ازدواج کرده و صاحب فرزندی شدند.اما اکنون 25 سال گذشته و "اریک" او را به خاطر ...

سه قربانی رسانه های اجتماعی به غول های فناوری اعلام جنگ می کنند.

فیلم داستان پسری نوجوان و تلاش او برای جای باز کردن میان چند شخصیت متفاوت است...

اقتباسی از رمان «توهمات گمشده» اثر آنوره دو بالزاک.

نورا کار جدیدی را شروع می کند تا متوجه شود که رئیس جدیدش و همسرش پدرش را از دوران دانشگاه می شناسند، که منجر به درگیری در محل کار می شود.

پس از 20 سال ازدواج ، ماریا تصمیم می گیرد که آنجا را ترک کند. او به اتاق 212 هتل مقابل خانه شان نقل مکان می کند. از آنجا ماریا می تواند آپارتمان ، شوهر خود را موشکافی کند. او در این فکر است که آیا تصمیم درستی گرفته است یا خیر؟

روایت دوستی بین بنجامین، دانش آموز تازه وارد با آنتوان، شخصی که هنوز وارد دانشکده پزشکی نشده است.

هنگامی که مسؤول تور بدون پرداخت هزینه بازگشت به فرانسه مسافران را قال می گذارد، مسافران پرواز Djerba Beauvais امیدی به بازگشت به خانه های خود ندارند.

جاکوس نویسنده ای اهل پاریس و ارتور دانشجوی جوانی اهل رن می باشد. انها به سرعت عاشق هم می شوند اما مجبور به روبرویی با طرد شدن هستند و ...

خلاصه داستان :داستان این فیلم درباره جوانی بیست ساله به نام دیوید است که زمانی که خواهر بزرگترش به طرز وحشیانه ایی در حمله ایی کشته می شود مسئولیت خواهر زاده ی هفت ساله اش را به عهده می گیرد و …

یک مار کبرای جوان با کمک گرفتن از دوست عقربش به بیابان سفر میکند تا عشق جدیدش را از دست مرد مارگیر نجات دهد...

ویکتوریا یک وکیل مطلقه سی و چند ساله است که تمام وقت و انرژی خود را برای بزرگ کردن دخترانش اختصاص داده است. تا اینکه در مراسم عروسی یکی از دوستانش با یک دوست قدیمی ...

فیلم داستان یک خدمتکار فریبنده است که در اواخر قرن 19 ام فرانسه برای یک زوج ثروتمند کار میکند...

ویولت یک زن 40 ساله پرکار که در صعنت مُد فعالیت دارد عاشق یک نابغه کامپیوتر می شود و…

پاول، نوجوانی نوزده ساله در دنیای زیرزمینی پاریس، یک گروه موسیقی را با دوستان خود تشکیل داده و وارد دنیای عجیبی می شوند...

"آستریکس" از کانال عبور می کند تا به پسرعموی دوم خود کمک کند که "جولیوس سزار" را شکست داده و به روم حمله کند...