گروهبان گیمشا بعد از موفقیت در یک ماموریت با جوخه استار تصمیم به بازنشستگی میگیرد ولی وقتی اوضاع تغییر میکند و افرادش سرخورده میشوند گروهبان میگیرد گروه را بازسازی کند
داستان یک زن اهل کنتاکی که شوهر کارگر معدنش نزدیک بود کشته شود و پدرش نیز به تدریج در اثر بیماری ذات الریه در حال مرگ است. لذا او برای اعتصاب طولانی و خشونت آمیز به این جنبش می پیوندد.
«اسلوین» (جاش هارتنت) که با فرد دیگری اشتبه گرفته شده است، ناخواسته وارد جنگ دو رقیب بزرگ تبه کار در شهر می شود. در همین هنگام اسلوین تحت تعقیب کارآگاه بی رحمی بنام «بریکوسکی» و ...