پس از خواستگاری هنری از ربه کا همه چیز تمام شده به نظر می رسد. اما هنگامی که دخترش یک آشنای قدیمی را به عروسی دعوت میکند، اوضاع مزرعه کاملا تغییر میکند.
داستان فیلم در خصوص یکی از مشهورترین و پرفروشترین نویسندگان رسانهی نیویورک تایمز میباشد که مبتلا به سرطان میشود. وی تصمیم میگیرد که پیش از مرگ خود، برای آخرین بار، قلم خود را به کار گیرد و رمانی را برای برقرار ارتباط با پسر خود بنویسد. پسری که برای
ویلیام هوی یکی از اولین بازیکنان بیس بال لیگ برتر ناشنوایان در دهه 1800 بود. ناشنوا بودن برای او مهم نبود. او معرف سیگنالهای دستی"علامتهای رمزی قراردادی بین اعضای تیم برای مانورهای معین" بود. او سختی ها و موانع بسیاری را پشت سر گذاشت تا یکی از بزرگترین با
مارا و همسرش موانا در شرایط سختی زندگی می کنند. متاسفانه آنها نمی توانند صاحب فرزندی شوند. روزی غریبه ای به مارا قول می دهد او صاحب یک پسر خواهد شد و . . .
"علی جی" به طور ناخواسته وارد نقشه شیطانی سرنگونی نخست وزیر بریتانیا می شود.اما در حالی که نخست وزیر در حال سقوط است او باعث می شود نخست وزیر و دولتش بیشتر از همیشه محبوب ...
پسری جوان یک کارگردان عرفانی را با داستانهایی برای گفتن پیدا می کند. اولین مورد از یک leprechaun است که در پی انتقام گرفتن از یک خانواده بی دفاع است. دومین...
لندن، اوايل قرن بيستم. آشنايي نويسنده اي به نام «جيم بري» (دپ) با زني بيوه به نام «سيلويا» (وينسلت) و فرزندانش منجر به خلق نمايش نامه ي «پيتر پن» مي شود...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...