Summary: An anti-American filmmaker who's out to abolish the July Fourth holiday is visited by three ghosts who try to change his perception of the country.
یک معلم انگلیسی که از ریسک کردن گریزان است، مجبور میشود با بزرگترین ترسهایش روبرو شود، زمانی که چند نفر از دانشآموزانش به تنهایی در جستجوی طلای گمشدهی تام سایر، به مناطق وحشی جنوبی میروند.
سارا که از کریسمس گذشته ضربه دیده ,در این موقع از سال برنامه ای برای آن ندارد، اما در شرایط اضطراری و غیر منتظره زندگی،او به ناچار آموزش رقص کریسمس می بیند.
داستان فیلم از آن جایی آغاز میشود که یک پیمانکار و همسرش به خانهی ساحلی مادریشان در مالبیو سفر میکنند. در بدو ورود، همه چیز عادی به نظر میرسد تا اینکه این زوج متوجه میشوند که زنی بی خانمان در زیر زمین این خانهی ساحلی، زندگی میکند. آن ها از کشف چنی
وقتی یک برنامه ریز جاه طلب فرصتی پیدا می کند که نمی تواند آن را رد کند ، به عنوان رئیس خود مخفی می شود و به زادگاه خود بازمی گردد. او با کمک خانواده و مردی که پشت سر گذاشت ، عقب نشینی کامل بهار را انجام می دهد ، اما آیا او کشف می کند خانه جایی است که قلب اوست
همسر «گبی »در سالروز تولد سی و نه سالگی او را ترک می کند. اما تو میتواند بر ترس های ناشی از تنهایی غلبه کند و پیش داوری های مردم درباره زنان تنها را تغییر دهد.
بعد از سال ها حضور در یک بیمارستان روانی، مگان برای دیدار با برادرش به خانه باز می گردد. هنگامی که او به خانه بر می گردد برادرش ناپدید شده است و هیچ کس در شهر او را به خاطر نمی آورد. آیا مگان عقل خود را از دست داده است یا این که نقشه ای شیطانی پشت این ماج
She may be cute. She may be young. She may seem innocent and naive, but don't be fooled. She's a cold-blooded killer, and if you're on the wrong side of the law, you may be her next target.... See full summary »
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...