Summary: An anti-American filmmaker who's out to abolish the July Fourth holiday is visited by three ghosts who try to change his perception of the country.
سارا که از کریسمس گذشته ضربه دیده ,در این موقع از سال برنامه ای برای آن ندارد، اما در شرایط اضطراری و غیر منتظره زندگی،او به ناچار آموزش رقص کریسمس می بیند.
داستان فیلم از آن جایی آغاز میشود که یک پیمانکار و همسرش به خانهی ساحلی مادریشان در مالبیو سفر میکنند. در بدو ورود، همه چیز عادی به نظر میرسد تا اینکه این زوج متوجه میشوند که زنی بی خانمان در زیر زمین این خانهی ساحلی، زندگی میکند. آن ها از کشف چنی
وقتی یک برنامه ریز جاه طلب فرصتی پیدا می کند که نمی تواند آن را رد کند ، به عنوان رئیس خود مخفی می شود و به زادگاه خود بازمی گردد. او با کمک خانواده و مردی که پشت سر گذاشت ، عقب نشینی کامل بهار را انجام می دهد ، اما آیا او کشف می کند خانه جایی است که قلب اوست
همسر «گبی »در سالروز تولد سی و نه سالگی او را ترک می کند. اما تو میتواند بر ترس های ناشی از تنهایی غلبه کند و پیش داوری های مردم درباره زنان تنها را تغییر دهد.
بعد از سال ها حضور در یک بیمارستان روانی، مگان برای دیدار با برادرش به خانه باز می گردد. هنگامی که او به خانه بر می گردد برادرش ناپدید شده است و هیچ کس در شهر او را به خاطر نمی آورد. آیا مگان عقل خود را از دست داده است یا این که نقشه ای شیطانی پشت این ماج