موندنس الکساندر- با نام نادرش- یک نوجوان سرزنده است که با مادر عجیب و غریب خود زندگی می کند. او تابستان بیحادثه دیگری را می گذراند تا اینکه یک اسب کوچک را که گمشده پیدا می کند ... »
هنگامی که یک تاجر موفق درمی یابد مسافرخانه ی عمه اش را به ارث برده است ، تصمیم می گیرد مسافرخانه را بازسازی کند تا درست قبل از کریسمس آن را به فروش برساند. اما…
یک خواهر و برادر برای کمک به بستگانشان در اداره یک شهربازی وارد یک شهر کوچک می شوند و متوجه می شوند که این شهر توسط یک باند خیابانی محلی مورد وحشت قرار گرفته است.