یک سارق حرفه ای بین المللی به نام "سایمون تمپلار" از یک مرد ثروتمند درمانده ماموریت می گیرد تا دختر ربوده شده اش را پیدا کند. با این حال "سایمون" علاوه بر فرار از دست ...
فیلم که بر اساس داستان واقعی ساخته شده است در مورد "سارا گلد" کارمند آژانس حمایت از حیوانات می باشد. این آژانس وطیفه تامین رفاه زندگی حیوانات را برعهده دارد. سارا بعنوان مامور مخفی در ...
داستان فیلم , کشتی نیروی دریایی ایالات متحده را به نمایش میگذارد که توسط زیردریایی ژاپنی به آن ها حمله شده و پس از غرق شدن کشتی , اتفاقاتی برای آن ها می افتد.
مردجوانی پس از فوت همسرش دچار افسردگی و ناراحتی و رنج شدید می شود. او پس از مدتی دارای دوشاخ رو سر خود می شود (!) که باعث می شود همگان از او بعنوان شیطان ...
دکتر «کینگ شولتز» (کریستوفر والتز) آزادی یک برده سیاه پوست بنام «جنگو» (جیمی فاکس) را می خرد، و به او کمک می کند تا همسرش را که در چنگ یک مزرعه دار ثروتمند و بی ...
قبل از اینکه «چارلز ژاویر» (جیمز مکآووی) و «اریک لنشر» (مایکل فسبندر) به نامهای پروفسور ایکس و مغناطیس مشهور شوند، دو مرد جوان بودند که به قدرتهای بخصوصشان پی می بردند. قبل از اینکه به ...
فرانک (بروس ویلیس) بازنشسته دولت می باشد که تنها تفریح زندگیش تماس های تلفنی با سارا که از کارمندان اداره بازنشستگی است می باشد. اما اتفاقی باعث می شود تا این دو به ماجراجویی در ...
داستان فیلم درباره زن جوانی بنام کیسی (یاستمن) که با روح خبیث یک پسر بچه چشم آبی که سعی در تسخیر جسم او دارد در حال ستیز است ، کیسی پس از کنکاشهای فروان می ...
«دیل دنتون» (ست رجن) مصرف کننده مواد مخدر برای شام باید به خانه نامزدش برود و شام را با خانواده او بخورد اما قبل از این او باید احضاریه را تحویل دهد که در هنگام ...
«رمي» موشي شهرستاني عاشق آشپزي است و الگوي او «گوستو»، سرآشپز يکي از معروف ترين رستوران هاي پاريس. روزي «رمي» از مرگ «گوستو» باخبر مي شود و اتفاقي به پاريس مي رسد. پس از چندي ...
«الکس» (استيلر) و «نانسي» (باريمور) وقتي باخبر مي شوند که قسمت پايين يک دوپلکس قديمي خالي شده، هر دو فکر مي کنند آن چه را دنبالش بوده اند، يافته اند. اما خيلي زود پي مي ...
«نورمن اسپنسر» (فورد)، محقق علمي دانشگاه، روز به روز بيش تر نگران همسرش، «کلر» (فايفر) مي شود. «کلر» ادعا مي کند در داخل و اطراف خانه شان، در نزديکي درياچه ي ورمانت، صداهايي مي شنود ...