داستان روزنامه نگاری به نام جولیا که به خانه برمی گردد اما متوجه می شود که دوست دوران کودکی اش یک هزارتوی بزرگ برفی ساخته که او را وادار می کند تا راهی برای عشق واقعی پیدا کند.
پس از ریزش معدن الماس در منطقهی دورافتادهای شمالی کانادا،یک گروه نجات با عبور از اقیانوس منجمد شمالی مأموریت غیرممکنی را برای نجات بازماندگان آغاز میکنند.
یک پلیس بازنشسته تبدیل به یک دی جی مشهور در دیسکوی بلوبری هیل میشود ، اوضاع آرام و است تا این که برادر زاده اش در اثر مصرف ماده ای مخدر بسیار عصبانی میشود که ...
هنگامی که یک مرد مجبور می شود به خانه پدری اش برگردد تا پدر عجیب غریب خود را دفن کند، همه چیز پیچیده می شود زمانی که می فهمند پدرشان وصیت کرده بعد از مرگ، ...