سریال درباره یک خانواده می باشد که همگی پلیس هستند و هر کدوم در زمانی که پلیس بودند وقتشون رو صرف اجرای قانون کردند . فرانک ریگان که نقش پدر خانواده رو بازی می کنه رئیس پلیس شهر نیویورک بوده که در دوران خدمتش فردی باسیاست و با شهامت بوده . پسر بزرگش دینه قبلا سرباز در عراق بوده و الان کاراگاه خصوصی هست . دختر خانواده ارینه که بازپرش بخش قضایی در نیوروک ، الان از پدرش جدا شده و تنها زندگی می کنه . جیمی هم که کوچیکترین فردخانواده ست در رشته حقوق از دانشگاه هاروارد تازه فارغ التحصیل شده و بهخاطر اینکه کل خانواده پلیس هستند اونم به شغل خانوادگیش برگشت . دوست دختر جیمی اون تا سال اول در رشته حقوق همراهی می کنه بعد با اتفاقاتی که برای جیمی می یوفته اونم پلیس مخفی می شه که پدرش از این جریان خبر نداره …
هنگامی که شما فکر می کنید در بالای نردبان قرار دارید و سپس متوجه می شوید که نردبان را انداخته اند، گاهی اوقات شما باید خودتان را به چالش بکشید و موقعیت را به نفع خود تغییر دهید ...
سالی مردی شصت ساله که به صورت پاره وقت کار می کند،در زندگی اش همیشه از مسئولیت پذیری دوری کرده است.او سالهاست به همسر سابق خود حرف نزده،در یکی از اتاقهای خانه معلم کلاس هشتم ...
ریچیل نویسنده ای در یک روزنامه نیویورکی در یک ازدواج با مارک مقاله نویسی اهل واشینگتن آشنا شده و بر خلاف اعتقاداتش درباره ازدواج عاشق او می شود. آنها یک خانه می خرند، صاحب دختری ...
فردی که معتاد به قمار است و زندگی دشواری را می گذراند، ثروت عظیمی از مادرش به او ارث می رسد، حال می بایست طرقه نادرست زندگی اش را عوض کند، قبل از اینکه این ...
”استفنی پلام” – با بازی “کاترین هیگل” – که نه کاری دارد و نه پولی، از سر ناچاری به سراغ پسر عموی بدنامش “وینی” میرود تا در کار و کاسبی وی، که ارائه ضمانت است، ...
"چارلی" و "موریل" زندگی ساده ای دارند تا اینکه برنده 4میلیون دلار می شوند.اما قبل از برنده شدن این جایزه "چارلی" به پیشخدمت یک رستوران قول داده که اگر برنده شود نصف پول را به ...
کایرا که در بروکلین نیویورک زندگی می کند، کارش را از دست می دهد و با درآمدی که مادر بیمارش دریافت می کند، زندگی سختی را سپری می کند. در گذر هفته ها و ماه ...
نگاهی به زندگی دختری که به دلیل نداشتن جذابیت همه او را در مدرسه مورد تمسخر قرار می دهند.او تلاش می کند تا با پدر و مادری بی مسئولیت،برادری باهوش،خواهری جذاب و مشکلات خود کنار ...
«جان شفت» (جکسن)، برادر زاده ي همان کارآگاه خصوصي مشهور (راندتري)، يکي از کارآگاهان خبره ي پليس است که با هم کارش، «کامرون واسکز» (ويليامز)، مأمور رسيدگي به پرونده ي قتل دانشجويي سياه پوست مي ...
هنری کودکی است که دلش می خواهد گانگستر شود و برایش گانگستر شدن مهم تر از رئیس جمهور آمریکا شدن است. او عاشق زندگی پر زرق و برق، اتومبیل های شیک و گران قیمت و ...
مرا به خاطر بسپار، داستان رابطه عاشقانه ایست میان تایلر ( رابرت پاتینسون ) پسر جوانی که والدینش پس از خودکشی برادرش از هم جدا شده اند و آلی ( امیلی دی رایون ) دختر ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...