فیلم های بازیگر مارچین چارنیک (Marcin Czarnik) - صفحه 1

داستان فیلم برگرفته از یک کمیک است که به زندگی افسران پلیس ترافیک در ورشو میپردازد...

کاسیا و تومک که در حسرت آفتاب و هیجان‌های عجیب و غریب هستند، به سفری رویایی به جزیره بالی در اندونزی می‌روند. در ساحل بهشتی دراز کشیده اند، افکارشان از وظایفشان که ناشی از کار برای شرکت های بزرگ است بسیار دور است و ...

داستانی درباره زنان که در زمان حال و در دهه 1950 ورشو اتفاق می افتد. شخصیت اصلی سابینا، زنی ساکت و خجالتی است که به تازگی سی ساله شده است. واضح است که او در زندگی خود فاقد یک مرد است. مادرش همه چیز را می داند و به هر قیمتی تلاش می کند تا ...

پس از بالا رفتن از کوه برود پیک، ماسیج بربکا متوجه می شود که سفر او به قله یک اشکال دارد. 25 سال بعد، او تصمیم می گیرد تا کاری را که شروع کرده، به پایان برساند.

در دنیای دیستوپیایی، جایی که قوانین توسط قوانین ظالمانه مردسالارانه تعیین می شود، دو دختر جوان مجبور می شوند برای حفظ آبروی خانواده خود انتقامی خونین بگیرند.

داستان یک تراژدی جنگ جهانی دوم در یک روستای لهستان با داستان عروسی در همان مکان 100 سال بعد در هم آمیخته است. نگاهی تلخ به جامعه بیگانه هراسی که تاریخ خود را فراموش می کند.

در این برنامه یک زن مرموز ظهور و سقوط نیکودم "نیکوس" اسکوتارچاک، یکی از بزرگترین تبهکاران تاریخ لهستان را بازگو می کند.

داستان قهرمان بوکسی به نام "تدی" پیترژیکوفسکی که در سال 1940 با اولین حمل و نقل زندانیان به اردوگاه کار اجباری تازه ایجاد شده "آشویتس" می رسد.

لهستان، سال 1990. چهار زنِ به ظاهر خوشحال با سنین متفاوت تصمیم میگیرند تا یکبار برای همیشه زندگیشان را تغییر دهند و خواسته هایشان را به تحقق برسانند...

سه کشیش برای جشن سالگرد یک رویداد دورهم جمع میشوند. تجربیات و انگیزه های هر کدام از آنها برای خدمت به عنوان کشیش بسیار متفاوت است و خیلی زود آنها با چالش های جدیدی مواجه ...

داستان سه زن: دوروتا، یک تعقیب کننده قضایی 40 ساله، ماگدا، دانشجویی جوان و ترزا، یک جراح برجسته که همه ی آنها یک چیز مشترک دارند؛ اعتیاد به الکل.

سریال ویچر یک داستان حماسی از سرنوشت و خانواده را روایت می‌کند. گرالت یک شکارچی هیولای تنهاست که تلاش می‌کند تا جایگاه خود را در دنیایی پیدا کند که از هیولاهای درونش بی‌رحم‌تر است. اما سرنوشت او را به سمت جادوگری قدرتمند (ینفر) و شاهزاده خانمی جوان (سیری) با یک راز بسیار خطرناک می‌کشاند, این سه باید یاد بگیرند تا با یکدیگر از این سرزمینی که هر روز خطرناک‌تر می‌شود عبور کنند.

یک خبرنگار ولزی خبر قحطی در شوروی در اوایل دهه ی سی میلادی را در رسانه ی غرب برای اولین بار منتشر می کند.

در سال 1944، یک زندانی یهودی که موظف است جنازه های هم نوعان خود را بسوزاند، جسدی پیدا می‌کند که به گمانش جسد پسر اوست...