سه دوست که عضوی از یک گروه مخالف در شیلیِ آشفتهی اوایل دههی هفتاد هستند، با هم مرتکب یک جنایت سیاسی میشوند که تاریخ کشور را تغییر میدهد و اتفاقاً آنها را درگیر خیانتی میکند که برای همیشه آنها را از هم جدا میکند.
The film tells the story prior to the accident LAPA Boeing 737 on 31 August 1999 after hitting an embankment in central Buenos Aires, killing 67 people. Directed and performed by a former pilot of the same company, this film reveals a complex web of complicity between the Air Force and the company to circumvent security controls in order to obtain greater economic benefit in operations.
یک زن و مرد آرژانتینی که اخیراً از هم جدا شده اند، به همراه دو فرزند نوجوان خود، برای تعطیلات خانوادگی به فلوریانوپلیس، برزیل می روند، جایی که به طرز لذت بخشی و مشکل ساز با خانواده ای که از آنها خانه اجاره کرده اند، درگیر می شوند.
در یک روز آرام و معمولی در محله ای زیبا، جسد پدرو چازرتا پیدا می شود. خبر به سرعت پخش می شود. او نه تنها یک تاجر قدرتمند بود، بلکه مظنون به قتل رساندن همسرش ...
فیلم داستان جوان هفده ساله مو فرفری است که با Carlitos ستاره سینمایی کار می کند. او همواره از زندگی خود نا امید بود و حسرت زندگی دیگران را داشت تا اینکه…
ایرن سردبیر یک مجله است که در دوران دیکتاتوری شیلی زندگی می کند.فرانسیسکو عکاس خوش چهره ای است که برای پیدا کردن کاری به دیدن ایرن می رود.فرانسیسکو به عنوان عضوی از جنبش مقاومت زیرزمینی ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...