وقتی یک خانواده جوان به خانهای که از قبل توقیف شده نقل مکان میکنند، صاحبخانه قبلی کمپینی از ارعاب و وحشت را آغاز میکند. این مرد دیوانه برای پس گرفتن خانهاش از هیچ کاری دریغ نمیکند.
جیلیان شاناهان یک زن ناشنواست. او هدف یک پلیس بی رحم و فاسد قرار گرفته است. این پلیس به دنبال یافتن یک سکه ی دزدی است و می خواهد این سکه را برای خود نگه دارد. یک خبرنگار این سکه را برای مدت کوتاهی به دست آورده و آن را در خانه ی جیلیان پنهان می کند و...
زمانی که آزمایش فیزیک کوانتومی آنها به وجود موازی درهم تنیده ای منجر می شود، چهار دانشجوی باهوش مجبور می شوند تا به روش های وحشتناکی با خود روبرو شوند که آنها را زیر سوال می برد که چه کسی هستند و چه چیزی واقعی است.
«کودا» که مخفف «فرزند بزرگسالان ناشنوا» (Child of Deaf Adults) است، سرگذشت «روبی» با بازی «امیلیا جونز» را دنبال میکند، تنها عضو شنوای یک خانوادهی ناشنوا. وقتی که کسب و کار ماهیگیری خانواده تهدید میشود، او دو راه تعقیب رؤیای موسیقی و ترس از ترک والدینش
"جیمز" یک معلم جدید در مدرسه ناشنوایان است.او عاشق شاگردش "سارا" می شود دختری که ترجیح می دهد در عوض وارد شدن به دنیا در مدرسه بماند.او در ابتدا از "جیمز" دوری می کند اما ...
مسئول فیلمنامه یک استدیو با قبول نکردن فیلمنامه یک نویسنده با او به مشکل برمی خورد. آن نویسنده برای او کارتهای تهدید آمیز می فرستد. اما نویسنده از او به خاطر قبول نکردن فیلمنامه اش ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...