داستان فردی به نام کولت که کافی شاپی را اداره می کند که به خاطر هات چاکلت خاص خود معروف است. مارکوس، صاحب جدید مغازه دسر، شروع به جلب مشتریان کولت می کند، او مصمم است که راز خوشمزگی این هات چاکلت را کشف کند.
داستان فردی به نام لوری که به منظور امرار معاش خانه ها را راه اندازی می کند. شلوغ ترین فصل او کریسمس است! اگرچه او معمولاً فقط خانههایی را که برای فروش هستند ترتیب میدهد، اما وقتی یک بیوه ثروتمند به نام اورت از او میخواهد که خانهاش را به نمایش بگذارد،
شش دانشجوی دانشگاه به ایمیل نویسنده معروفی به نام "اسکار فیلدینگ " پاسخ می دهند، آنها برای گذراندن آخر هفته زمستانی، در یک کلبه واقع در کوههای راکی دعوت می شوند ...
هنگامی که سرآشپز می فهمد در صورت عدم پرداخت هزینه های تحمیل شده دولت، خانواده وی را از کشور اخراج می کند، به رئیس خود مراجعه می کند که به وی فرصت دهدتا به عنوان بازاریاب بازار سیاه کسب درآمد کند.