داستانی درباره زنان که در زمان حال و در دهه 1950 ورشو اتفاق می افتد. شخصیت اصلی سابینا، زنی ساکت و خجالتی است که به تازگی سی ساله شده است. واضح است که او در زندگی خود فاقد یک مرد است. مادرش همه چیز را می داند و به هر قیمتی تلاش می کند تا ...
روایت زندگی "لچ والسا" برنده جایزه صلح نوبل و بنیانگذار نهضت اتحاد و همبستگی ملی لهستان می باشد و بیانگر اتفاقاتی است که در دهه 1970 منجر به انقلابی مسالمت آمیز شد.
داستان مارتا، فردی عاشق پیشه و قربانی سرنوشت. او با خواهرش کاسیا و مادربزرگش که به جای افسانه، داستان های شورشی را برای نوه هایش تعریف می کند، در اتاقی مشترکا زندگی می کند.
در طی میهمانی دوستانهای در شب سال نو، اتفاقات عجیب و غریب و دور از انتظاری رخ میدهد. این اتفاقات سبب میشود که ترس و وحشتی بین جمعیت به وجود آید و پایانی ناگوار، انتظار شرکت کنندگان این میهمانی را بکشد ....
ترس، خشم، غم، شادی، انزجار، حسادت، شرمساری. "آداس میگوینسکی" به دوران کودکی خود بازگشته است، زمانی که - مانند بسیاری از ما - با درک احساساتش مشکل داشت و...
پیتر یک تکه زمین را به عنوان هدیه عروسی اش صاحب میشود. در همین حین که خود را برای ساخت خانه ای جدید آماده میکند، پیتر متوجه مقداری بقایای انسانی در این زمین می شود. ...
پس از کشته شدن یک پلیس ، رئیس پلیس آن منطقه تصمیم میگیرد تا با کمک گرفتن از افسرهای باتجربه به مبارزه به جرایم سازماندهی شده بپردازند. اما در این بین درگیریهایی بین خلافکارهای محلی ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...