قرن بيست و يکم. جامعه آرام است و اهالي «سال آنجلس» از خشونت مي پرهيزند. تا اين که جنايتکاري به نام «سايمن فليکس» (اسنايپس) پس از اين که سي و پنج سال را به حالت ...
«رابرت کليتن دين» (اسميت)، پدري مهربان، همسري وفادار و وکيل دادگستري، به فروشگاه مي رود تا براي همسرش هديه اي بخرد. اما خودش نمي داند که در ساک خريدش، نواري ويدئويي انداخته اند که قتل ...
گالیور یک روزنامه نگار است که در یک سفر دریایی برای تهیه ی گزارش کشتی اش دچار طوفان می شود و او را به جزیره ی ای ناشناخته می برد.او به زودی در می یابد ...
در سال 1933 تهیه کننده ای جاه طلب بازیگران و خدمه یک کشتی را متقاعد می کند که برای فیلمبرداری به جزیره جمجمه بروند. در آنجا آنها با کونگ، میمون غول پیکری برخورد می کنند ...
«پرزيدنت جيمز ديل» و معتمدش، «جري دانن»، پي مي برند، که ارتشي از بشقاب پرنده هاي مريخي بالاي کره ي زمين در حال پروازند. اما هر کسي نسبت به اين موضوع واکنش متفاوتي نشان مي ...
«هال لارسن» (بلک) آدم زن باره ي نفرت انگيزي است که به توصيه ي پدرش در جست و جوي زني ايده آل و رؤيايي در کلوپ هاي شبانه ول مي چرخد؛ ولي با هيپنوتيسمي مسخره ...
«ایریس» (کیت وینسلت) عاشق مردی شده که قصد ازدواج با زن دیگری را دارد. در این بین٬ «آماندا» (کامرون دیاز) فهمیده است که مردی که با او زندگی می کند نسبت به او بی تفاوت ...
کي از سرکردگان مافياي روسيه در يورش مشترک «کارتر پرستن» (پواتيه)، مأمور FBI و يکي از افسران اطلاعاتي روسيه، «والنتينا کوسلووا» (ونورا) کشته مي شود. مافيا نيز براي انتقام، يک قاتل حرفه اي معروف به ...
«راب» (کیوساک) صاحب یک مغازه فروش آلبوم های موسیقی است که با بحران میان سالی روبرو می باشد و باید بعضی عادت های خاصش در مورد دنیای موسیقی را فراموش کند...
«استيون» (برادريک)، پس از جدايي از «رابين» (مان) احساس غم و تنهايي مي کند. او در آپارتمان جديدش با «چيپ» (کري) که براي نصب تلوزيوني کابلي آمده، آشنا مي شود و با اين شخصيت سمج ...
هنگامی که توکی و ابیگیل در چنگ "مگنوس هَمِر اسمیت" و "قاتل نقاب فلزی" باقی می مانند، اعضای باقی مانده "دثکلاک" در حالی که تظاهر می کنند که اهمیتی به وضعیت توکی و ابیگیل نمی دهند، به زندگی خود ادامه می دهند.
«گيل رنارد» (دنيرو) فروشنده اي است که در زندگي شخصي و حرفه اي اش شکست خورده. او کشته مرده بيس بال است و تمام وقتش را صرف دنبال کردن بازيکن مورد علاقه اش، «بابي ريبرن» ...
«ناچو» (بلک) مرد جواني است که در صومعه اي در مکزيک بزرگ شده و حالا همان جا آشپزي مي کند. او نقابي به چهره مي زند و شنلي بر دوش مي اندازد تا در مسابقات ...
چهار بچه دبیرستانی یک یک بازی ویدیویی قدیمی پیدا میکنند که توانایی های عجیبی دارد و از قضا، این چهار نفر را به جنگلی بزرگ می برد که زندگی کردن در آنجا به دلیل داشتن ...