«جيمي تانگ» (چان)، راننده ي تاکسي خوش قلب و قدري دست و پا چلفتي نيويورکي را «استينا» (مازار)، به عنوان راننده ي شخصي شريکش، «کلارک دولين» ميليونر (آيزاکس) استخدام مي کند اما خيلي زود «تانگ» ...
"ریکی هیمن" دستیار مالک یک تلویزیون فروشگاهی،مسئول نزدیک به دو سال فروش بد شناخته می شود.او تنها یک فرصت دیگر دارد.به طور اتفاقی،او و "کیت نیول" با "جی" برخورد می کنند و تصمیم می گیرند ...
کلنل نیروی هوایی "شنون" مامور می شود تا "آنا" یکی از خلبانان خائن شوروی را اسکورت کند. او عاشق "آنا" می شود اما "آنا" نقشه دارد او را به شوروی تحویل دهد و...
ايرما، فاحشهای در يكی از محلههای فقير پاریس است. نستور پاتو كه افسر پليس است، برای اجرای قانون به كازانووا می آيد اما به دليل بدشانسی از كار اخراج میشود. آشنايی نستور با ايرما، مسير ...
"نورمن مین" بازیگری که شهرتش رو به افول است با "استر" خواننده ای جوان آشنا می شود.رابطه آنها گسترش می یابد اما وقتی "استر" پله های موفقیت را طی کرده و "نورمن" افول می کند ...
وقتی که فردی تلاش میکند تا یکی از کاندیدهای ریاست جمهوری که سیاه پوست می باشد را با توطئه ایی کنار بزند،برادر مخفی او به همراه ماموران مخفی اش برای نجات او دست به کار ...
چاک اومالی پدری جوان پیش از پیوستن به روحانیون کاتولیک زندگی رنگارنگ از ورزش،موسیقی و روابط عاشقانه داشت. اما او مطمئن است که انتخاب درستی کرده است. پس از پیوستن به یک گروه محلی او ...
زمانی که چند سارق مسلح و بی رحم به یک بانک دستبرد می زنند، تمام شواهد و مدارک به صاحب بانک و مشتریان رده بالایش ختم میشود. اما وقتی گروهی از ماموران FBI پرونده را ...
داستان در مورد پدری است که تلاش دارد خانه ای را که اعضای خانواده اش به دلیل همکاری او با یک بنگاهدار املاک حریص از آن بیرون رانده شده اند را پس بگیرد و...
در دنيايي که ساکنانش روبات ها هستند؛ «رادني کاپرباتم»، مخترع جوان با استعدادي است که از شهر ريوت عازم «روبات سيتي» مي شود. اما «رادني» در آن شهر بزرگ نمي تواند «بيگولد»، مخترع درخشان مورد ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...